برآورد مولفه‌هاي شوري خاك، با استفاده از تبديل طيفي تصاوير ETM+ و ASTER به راديانس و بازتابش سطحي (مطالعه موردي: پلاياي كوير ابركوه، يزد)

Estimation of Soil Salinity Components Using Radiance and Reflectance Transformations of ASTER and ETM+ Imagery (Case Study: Abarkooh, Yazd)

پايش و مديريت شوري، از مهم‌ترين موضوعات زيست‌محيطي به‌ويژه در مناطق خشك و نيمه‌خشك است. به‌منظور دستيابي به اين هدف بهره‌گيري از ابزارهاي نو مانند سنجش از دور اجتناب‌ناپذير است. هدف از اين مطالعه برآورد مولفه‌هاي شوري خاك (كلر، سولفات و هدايت الكتريكي) با استفاده از تبديل طيفي تصاوير ETM+ و ASTER به راديانس و بازتابش سطحي در محدوده كوير ابركوه در منطقه‌اي به وسعت 4/87 كيلومترمربع است. بدين منظور از تصاوير ماهواره‌اي ETM+ (اكتبر 2002) و ASTER (ژوين 2006) و همچنين نتايج آناليز شيميايي مربوط به 29 نمونه خاك برداشت شده در مطالعات ميداني در ژوين 2006 استفاده شده است. در ابتدا، پس از تصحيح هندسي تصاوير، با اعمال تبديل‌هاي طيفي بر روي تصاوير، به تخمين مولفه‌هاي شوري خاك در يك مدل همبستگي گام به گام اقدام شده است. سپس مدل‌هاي تخمين با استفاده از معيارهاي خطاي نسبي تخمين و تاييد، مجذور ميانگين مربعات خطا، ضريب همبستگي و ضريب كارايي مورد ارزيابي قرار گرفته و با نتايج به دست آمده از 9 نمونه برداشت‌شده زميني به عنوان نمونه شاهد مستقل، اعتبارسنجي شده‌اند. نتايج اين تحقيق نشان داد كه تاثير تبديل‌هاي مذكور بر ارتقاي معيارهاي مدل همبستگي در يون‌هاي مختلف متفاوت است و نشان از بهبود دقت نتايج مدل‌هاي برآورد مولفه‌هاي شوري خاك (به عنوان مثال، 35 درصد افزايش در برآورد مقدار كلر به‌وسيله سنجنده ETM+ و 10 درصد افزايش در برآورد مقدار EC از طريق سنجنده ASTER)، پس از تبديل مقادير ثبت‌شده به‌وسيله سنجنده به بازتابش سطحي دارد؛ و اهميت بازتابش سطحي را در اين‌گونه محاسبات نمايان مي‌سازد.