نقد تفكيكي‏ انگاري ملاصدرا

Considering Mulla Sadra as a Follower of the School of Tafkik

بر اساس يكي از ديدگاه‏هاي طرح‏شده، روش‏شناسي ملاصدرا در حكمت متعاليه تفكيكي است. مدعاي اين نظرگاه اين است كه ملاصدرا در سير تحول روشي خود از رويكرد فلسفي ـ عرفاني و تاويليِ نخستين خويش به رهيافتي وحياني دست مي‏يابد. مستند تفكيك‏انگاري مطالعه‌اي موردپژوهانه بر رويكرد ملاصدرا در مساله معاد جسماني است. اگر چه نگاه تحولي به حكمت متعاليه و سنجش عيني تفكر صدرايي از مزاياي اين طرح پژوهشي است، ضعف‏هايي چون: نگاه حصرگرايانه به تحول، ايهام ملازمت تلفيق و تاويل، عدم كفايت ادله، و خلط ايستار فلسفي و ايستار وحياني اين نظريه را با چالش جدي مواجه مي‏سازد.

Mulla Sadra in his transcendent philosophy used Tafkik method (i.e. separation of reason and tradition); it is claimed in a theory. According to the theory Mulla Sadra changed from his early philosophical-mystical and taʹvili method to Tafkik. The evidence of this claim is a case study on Mulla Sadra and the problem of bodily resurrection. Considering Transcendent Philosophy as a transformative school, and objectively examining his thoughts, is among the merits of this investigation. Nevertheless, there are major challenges to the theory like the exclusive view to transformation, the illusion that integrating disciplines implicates taʹvil, the inadequacy of the supportive evidence, and confusing the two claimed stages (i.e. philosophical stage and Tafkik stage).