پيش بيني پيشرفت تحصيلي از روي خودكارآمدي، خودتنظيمي و خلاقيت دانشجويان دانشگاه آزاد رودهن در سال تحصيلي 90-91

Prediction of Educational Improvement Based on Self-Efficacy, Self-Regulation and Creativity of Students in Islamic Azad University, Roudehen Branch

هدف اساسي پژوهش حاضر پيش بيني پيشرفت تحصيلي از روي خودكارآمدي، خودتنظيمي و خلاقيت دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد رودهن است. در يك نمونه 300 نفري از دانشجويان كارشناسي اجرا شد. گروه نمونه از بين دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد رودهن در سال تحصيلي 90-89 ، با روش تصادفي طبقه اي انتخاب شد. ابزارهاي سنجش عبارت از 3 آزمون خودكارآمدي شرر، خودتنظيمي بوفارد و خلاقيت عابدي است كه در مورد افراد گروه نمونه اجرا شد. علاوه بر سه آزمون نامبرده، از پرسش نامه اي استفاده شد كه در آن، مشخصات جمعيت شناختي و همچنين نمره هاي نيم سال قبلي افراد گروه نمونه، به عنوان شاخص پيشرفت تحصيلي پرسيده شد. روش آماري به كار رفته، تحليل رگرسيون چند متغيري است. پس از جمع آوري و تجزيه و تحليل داده ها نتايج زير به دست آمد: در بين سه متغير خودكارآمدي، خودتنظيمي و خلاقيت، متغير خودكارآمدي تنها متغيري بود كه پيشرفت تحصيلي دانشجويان را پيش بيني مي كرد. در مورد دانشجويان دختر در بين سه متغير خودكارآمدي، خودتنظيمي و خلاقيت، خودكارآمدي تنها عامل عمده پيش بيني كننده پيشرفت تحصيلي بود. در مورد دانشجويان پسر، در بين سه متغير خودكارآمدي، خودتنظيمي و خلاقيت، تنها متغير خلاقيت بود كه پيشرفت تحصيلي را پيش بيني مي كرد. همچنين طبق مقايسه ضرايب بتاي دختران و پسران، علامت ضرايب بتاي به دست آمده در دختران نشان داد كه متغير خودكارآمدي با پيشرفت تحصيلي همبستگي مثبت و معنادار دارد و در پسران متغير خلاقيت با پيشرفت تحصيلي همبستگي مثبت و معنادار دارد.

The present study entitled as "Prediction of educational improvement based on self-efficacy, self-regulation and creativity of undergraduate students" was conducted on a sample group of 300 students of undergraduate from the Islamic Azad University of Roudehen Branch in the academic year of 2010-11, by stratified random sampling. The instruments of the study were "the third scale" of the Sherer’s self-efficacy, the Bufford’s self-regulation and the Abedi’s creativity inventory implemented on the sample group. In addition to the three above mentioned tools, another questionnaire was also used to collect the information regarding the demographic features as well as the GPA of the previous semester of the individuals in the sample group, as an indicator for their academic achievement. Statistical methods were multivariate regression analysis. The following results were drawn after the collection, and analysis of the data: among the three variables of self-efficacy, self-regulation and creativity, self-efficacy was the only variable with which the academic achievement could be predicted; In regard to the female students, self-efficacy was the only major factor to predict the academic achievement; in regard to the male students, among the three variables of self-efficacy, self-regulation and creativity, creativity was the only variable with which the academic achievement could be predicted; comparing the beta coefficients for boys and girls, the girls’ self- efficacy had a significant relationship with their academic achievement; the beta self-efficacy in girls was more than boys, and the boys’ academic achievement had a significant correlation with their creativity; the beta creativity in boys was more than girls.