مطالعه تطبيقي تاثير نارضايتي انقلابي بر نظام‌سازي آينده انقلاب در ايران و مصر

Comparative Study of Influence of Revolutionary Discontent on Future System Building of Revolutions in Iran and Egypt

: از نظر تاريخي وجه مشترك انقلاب اسلامي ايران و انقلاب‌هاي اخير در جهان اسلام، ريشه در بيداري اسلامي يكصد سال اخير دارد اما در نوع نظام‌سازي دو گونه انقلاب مورد بحث، تمايزهايي را مي‌توان برشمرد كه عوامل موثر بر آن از موضوع‌هاي مهم براي پژوهش است. مسيله مقاله حاضر، تبيين وجوه تمايز بسترسازهاي شكل‌دهي به نارضايتي انقلابي در ايران و كشور‌هاي اسلامي منطقه و تاثير آن در نظام‌سازي آينده انقلابي اين كشورها است. سيوال مقاله اين است كه چه وجوهي از تمايز در شكل‌گيري نارضايتي انقلابي در ايران و ديگر انقلاب‌هاي اخير در جهان اسلام را مي‌توان احصا نمود و اين عوامل چه تاثيري بر ماهيت ساختار سياسي ـ اجتماعي نظام‌هاي برآمده از آن داشته وخواهد داشت. نگارندگان تلاش مي‌كنند، فرضيه پژوهش را با در نظر گرفتن متغير استقلال و تاكيد بر فرهنگ محوري انقلاب اسلامي ايران از يك‌سو و با محور قرار دادن مسيله تلاش براي ارايه الگوي پيشرفت اسلامي ـ ايراني در تقابل با شبه ترقي غربي در ايران معاصر، به تبين تمايزهاي مذكور مي‌پردازد. يافته‌هاي پژوهش نشان مي‌دهد كه اگرچه هر دو تحول مورد بحث برگرفته از مباني بيداري اسلامي است اما علاوه بر تفاوت در انديشه‌هاي سياسي اسلامي در شكل‌گيري نوع نظام سياسي در اين كشور‌ها با انقلاب اسلامي ايران، برخي تفاوت‌هاي ظريف جامعه‌شناختي در بسترهاي شكل‌دهنده نارضايتي منجر به حركت انقلابي، در نظام‌سازي و شكل‌گيري ساختار سياسي پس از انقلاب نمود پيدا كرده است. اين موضوع انقلاب اسلامي ايران را از تمامي انقلاب‌هاي جهان كه شامل انقلاب‌هاي كلاسيك و انقلاب‌هاي جديد است جدا مي‌نمايد.

Historically the common point between the Islamic Revolution of Iran and recent revolutions in the Muslim World is rooted in the Islamic Awakening of the recent century. However concerning the type of system building of these two revolutions, there are certain distinctions the causes of which are among significant topics for research. The subject of the present article is explaining the distinguishing points of the contexts and formation of revolutionary discontent in Iran and the Muslim countries in the region and their influence on the future revolutionary system building of in these countries. The question of the article is: What are the distinguishing points in formation of revolutionary discontent in Iran and other contemporary revolutions in the Muslim World? And what are the influences of these factors on the nature of the socio political structure of their relevant systems? The authors emphasis on culture oriented current of the Islamic revolution in Iran on the one hand, and highlighting the attempts towards presenting the Islamic Iranian model of progress in contrast with western quasi progress in contemporary Iran. The findings of the research indicate that although both developments originate from the foundations of Islamic Awakening, there are certain differences in Islamic political thoughts affecting the formation of the type of the political system in these countries with the Islamic revolution in Iran. In addition, there are some delicate sociological differences in the contexts creating discontent leading to the revolutionary movement and to system building and the formation of the political structure after the revolution. This point distinguishes the Islamic revolution of Iran from all revolutions in the world including classic and modern revolutions.