عنوان مقاله :
تبيين مشاركت اجتماعي در منطقه مركزي ايران؛ مطالعه موردي
عنوان فرعي :
The explanation social participation in central province of Iran
پديد آورندگان :
غفاري، غلامرضا نويسنده ghaffari, gholamreza
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 27
كليدواژه :
پايگاه اجتماعي اقتصادي , سرمايه اجتماعي , مشاركت اجتماعي , ويژگيهاي شخصيتي
چكيده فارسي :
چكيده
مشاركت حق انساني است كه به لحاظ غايتي به آزادسازي و اعتماد به خويشتن و از نظر ابزاري به بسيج و نقشآفريني تودههاي انساني در حيات اجتماعي منجر ميشود. تجربه اجراي برنامههاي توسعه در كشورهاي در حال توسعه نشان داده كه به دليلناديدهگرفتن مشاركت مردمي، نتوانستهاند به اهداف موردنظر دستيابند. در اين مقاله با لحاظ نمودن نقش عناصر فرايندي و عامليتي در دو سطح مياني و خرد با استفاده از سه سازه سرمايه اجتماعي، نظام شخصيت و پايگاه اجتماعي- اقتصادي چارچوب نظري و تجربي مقاله تنظيم شده است. روش تحقيق مورد استفاده اسنادي و پيمايشي ميباشد. جامعه آماري اين پژوهش افراد بالاي هيجده سال ساكن در نقاط شهري و روستايي استان مركزي ميباشند.كه از اين جامعه نمونهاي به حجم 1648 نفر انتخاب شده است. نتايج آزمون فرضيههاي تحقيق در سطح مياني نشان ميدهد كه بين متغير سرمايه اجتماعي بهعنوان متغير سطح مياني با متغير وابسته تحقيق ارتباط معنادار در سطح اطمينان 99 درصد وجود دارد. در سطح خرد نيز ويژگيهاي شخصيتي رابطه معناداري را در سطح اطمينان 99 درصد با متغير وابسته تحقيق نشان دادهاند. علاوه بر اين در سطح خرد متغير پايگاه اجتماعي- اقتصادي كه از تركيب متغيرهاي درآمد، سطح تحصيلات، نوع مسكن و رتبه شغلي ساخته شده است رابطه معناداري را با متغير وابسته تحقيق نشان نداده است. نتايج تحليل چند متغيره نشان ميدهد كه در سطح كل استان متغيرهاي سرمايه اجتماعي و ويژگيهاي شخصيتي 39 درصد واريانس متغير وابسته را تبيين مينمايند. اين درصد در مناطق شهري مورد مطالعه 31 درصد و در مناطق روستايي 47 درصد ميباشد. تحليل مسير انجام شده نيز نشان ميدهد كه اثرات مستقيم و غيرمستقيم سرمايه اجتماعي در حوزه كل مورد مطالعه و نيز در حوزههاي شهري و روستايي بيشتر از اثر متغير ويژگيهاي شخصيتي است.
چكيده لاتين :
The Relationship between Religiosity and Social Capital among the Staff of National Petrochemical Company
Abstract
The purpose of this article is to theoretically and empirically explain the analytical model for a relationship in which the religious dimensions act as an independent variable and the social capital as a dependent variable. Based on theoretical perspectives of social capital and expert views by Coleman, Putnam and Fukuyama, and others, components of "trust", "consistency" and "participation" are defined as the core components of social capital. In this study, the religion of employees as a cultural factor affecting the amount of social capital is explored. The research method is of a survey type and data have been collected with valid and reliable questionnaires. The research population consisted of all employees in the Petrochemical Special Economic Zone of Mahshahr Petrochemical complex in Iran. Cochran formula was used to determine sample size and the number of employees required based on this formula was 320 individuals. Based on the research findings, the main hypothesis, i.e., the positive relationship between social capital and religiosity of the personnel, was confirmed (? ? 0.01).
Keywords: Religiosity, Participation, Trust, Solidarity, Social Capital
عنوان نشريه :
مطالعات فرهنگي و ارتباطات
عنوان نشريه :
مطالعات فرهنگي و ارتباطات
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 27 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان