تحليل تطبيقي كاربرد چرخه انتقال دانش؛ مطالعه موردي

Comparative analysis of knowledge transfer cycleʹʹs; A case study

دانش هميشه براي افراد ارزشمند است و فرهنگ هاي قوي و پيشرو در جوامعي به وجود مي آيند كه افراد آن به علم آموزي و كسب دانش بها مي دهند و در اين راه، تبادل و انتقال دانش بين افراد از اهميت ويژه اي برخوردار است. براساس تحقيقات انجام شده، بيشترين بهره گيري سازمان ها از مديريت دانش در بعد فرآيند انتقال دانش انجام مي شود. اگرچه انتقال دانش در سازمان بسيار مهم است، اما انتقال واقعي دانش همواره به عنوان يكي از مسايلي محسوب مي شود كه مديران با آن سر و كار دارند. آنان مجبورند كه چرخه دانش را بهطور موثر كنترل كنند و هم چنين از فرآيندهاي اجتماعي كه به دانش منجر مي شود، حمايت موثرتري به عمل آورند. سازمان هاي جديد مي دانند كه قسمت عمده سرمايه علمي آنان به شكل دانش ضمني در ذهن كاركنان قرار دارد و اين گونه دانش، نيازمند حمايت بيشتري از سوي سازمان است تا به دانش صريح تبديل شده و در سطح سازمان ترويج و مبادله گردد. اين مقاله به بررسي كاربرد چرخه انتقال دانش در بانك هاي ملي و صادرات شهر يزد مي پردازد. پژوهش از نوع توصيفي- پيمايشي بوده و داده هاي مورد نياز با استفاده از ابزار پرسشنامه به روش نمونه گيري خوشه اي هدف مند از بين تعداد 200 نفر از كاركنان جامعه مورد مطالعه گردآوري شده است. براي آزمون فرضيه ها از آزمون تي استفاده شده است. نتايج تحقيق بيان گر اين است كه در زمينه فرآيند اجتماعي سازي و بيروني سازي بين بانك هاي ملي و صادرات شهر يزد تفاوت معني داري وجود ندارد، اما فرآيند تركيب و دروني سازي در اين بانك ها متفاوت از يكديگر است.

Knowledge is always valuable to people; and progressive and dominant cultures grow in communities in which people value acquisition of knowledge; hence, exchange and transfer of knowledge among individuals are of high importance. Based on studies, mostly organizations take advantage of knowledge management through knowledge transfer process. Although knowledge transfer in organizations is very important, but the real transfer of knowledge has always been considered as one of the issues that managers have been concerned with. They have to control knowledge cycle effectively and support social processes leading to knowledge. New organizations are aware that the bulk of their scientific capital is implicit in the minds of their employees and this knowledge requires additional support from the organization to become explicit and to be exchanged and spread across the organization. This article examines the application of knowledge transfer cycle in Melli and Saderat banks in Yazd city. The study is descriptive-survey and data has been collected using a questionnaire through targeted cluster sampling from among 200 employees as the study population. T-test has been used for testing the hypotheses. The results indicate that there was not any significant difference in the socialization and externalization process between Melli and Saderat banks in Yazd, but the process of combination and internalization in the banks was different from each other.