سنجش كارايي گذرا از اقتصاد دانش محور در كشور چين با استفاده از روش تحليل پوششي داده‌ها متقاطع و ارايه راهكارهاي مطلوب در ايران

Efficiency Measurement of Knowledge -Based Economy with CDEA Method for China and Optimum Methods for Iran

اقتصاد دانش محور يكي از الگوهاي نوين توسعه اقتصادي است كه با توجه به گسترش فناوري ارتباطات و تاثيري كه بر روند تكامل اقتصادي و توسعه كشورها از ابعاد مختلف دارد، اهميت آن روز به روز بيشتر مي شود. در اين مقاله از روش تحليل پوششي داد ههاي براي سنجش كارايي تغيير سيستم اقتصادي كشور چين از اقتصاد سنتي به )CDEA( متقاطع اقتصاد دانش محور استفاده شده است. براي اين منظور، ابتدا شاخ صهاي موثر در اين زمينه در قالب داده ها و ستاده هاي يك سيستم اقتصاد دان شمحور معرفي مي شوند. سپس اطلاعات مربوط به اين شاخ صها در يك دوره 30 ساله كه مربوط به دوران اقتصاد سنتي و تغيير به سمت اقتصاد دانش محور است برحسب مدل تحليل پوششي داده ها مورد استفاده قرار گرفته و كارايي اقتصادي بر حسب هر سال محاسبه م يشود و با مقايسه اقتصاد سنتي با اقتصاد دانش محور، ميزان اثرگذاري تغيير نظام اقتصادي اين كشور به اقتصاد دانش محور مشخص م يشود

Review of recent financial crisis effects on developing countries show that countries with high degrees of trade openness, dependence on export earnings, concentrated export markets and low level of trade diversification, were affected more. After introducing four “seasonal”, “trend growth rates”, “sub-sector crisis” and “export crisis” indices, this paper studies the impacts of the global crisis on 28 sub-sectors of IRAN non-oil export economy using forecasting and projection techniques. Result of this study clusters these 28 sub-sectors to three low, medium and high damaged groups. Computation of the indices shows that “high-tech” and “agricultural” sub-sectors are in low damaged group. Also, trend of export crisis index show that after starting the crisis in 2007Q4, IRAN economy has confronted with a small negative impact (-12.5%) from 2008Q1 to 2008Q3, then a small favorable impact (12.36%) from 2008Q4 to 2009Q1 and finally a severe negative impact (-45.5%) from 2009Q2 to 2009Q4