عنوان مقاله :
اصطلاحشناسي «عدالت» و پيوند آن با مفاهيم همسو در آموزههاي نهجالبلاغه
عنوان فرعي :
Terminology of "Justice" and Its Relationship with Similar Conceptsin the Teachings of Nahjol Balaqah (the Peak of Eloquence)
پديد آورندگان :
احمدي، سيدجواد نويسنده دانشجوي دكتري رشته مدرسي معارف اسلامي دانشگاه معارف Ahmadi, Seyyed-Javad
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1392 شماره 13
كليدواژه :
persistence , استقامت , جور , حدّ معين , حق , صاحب حق , عدل , those deserving right , fixed limits , Injustice , Justice , Right
چكيده فارسي :
دانشمندان علوم اسلامي در تعريف «عدالت» تعبيرهاي مختلفي دارند؛ مانند اجتناب از گناهان كبيره و عدم اصرار بر صغيره، دادن هر حقي به صاحب حق و... . چنانكه در تبيين معناي لغوي «عدالت» به انصاف، مساوات و ميانهروي اشاره ميشود. شناخت دقيق معناي لغوي اين واژه و يافتن نسبت آن با تعريفهاي اصطلاحي عدالت در علوم مختلف، ما را به فهم كامل و بهتري از عدالت خواهد رساند. در اين مقاله، با بررسي هريك از معاني لغوي «عدل»، همراه با ارايه شواهدي از نهجالبلاغه، به تحليل مفهوم اين واژه پرداخته شده و مشخص گرديد كه «عدل» در لغت، مقابل «جور» و بهمعناي استقامت و منحرف نشدن از حدود طبيعي و شرعي اشيا است. بهعبارت ديگر، عدالت يعني رعايت حدودي كه هر شي (بهمعناي اعمّ كلمه)، به لحاظ قانون عقل يا شرع، مقتضي آن است. اين معناي واحد بر تمام اقسام عدالت، اعم از عدل الهي (تكويني و تشريعي) و عدل بشري (عدالت اخلاقي، قضايي و...) قابل اطلاق است. ازاينرو، تعريف امام علي(ع) از عدل به «انصاف»، «اداي حقوق صاحبان حق»، «ميانهروي» و «قرار دادن هر چيزي در جايگاه مناسبش» با يكديگر هماهنگ و ناظر بهمعناي لغوي عدالت بوده است. تعريف اخير، تعريفي جامع به حساب ميآيد به نحوي كه همه تعريفهايي كه در علوم مختلف از اقسام عدالت ارايه ميشود، ريشه در همين تعريف دارد. بنابراين، واژه «عدل» به اشتراك معنوي بر تمام اقسام مصاديق خود صدق ميكند.
چكيده لاتين :
The present paper examines each meaning of "justice" by reviewing its literal meanings and citing evidence from Nahjol Balaqah (the peak of eloquence- Imam Aliʹs sayings and letters) and proves that the word "justice" is literally the antonym of "injustice" and implies persistence and conformity with religious and natural limits of things. In other words, justice means observing the limits which each thing (in the general sense of the word) requires in regard with the judgment of intellect or commandment of the Law. This single meaning can be applied to all kinds of justice including divine justice and human justice. Therefore, Imam Aliʹs definitions of justice as "fairness", "granting the rights of those who deserve them", "moderation" and "putting everything in its proper place" are in harmony with each other and related to the literal meaning of justice. So, the term justice applies to all kinds of its relevant instances due to their common meanings
چكيده عربي :
يتمحور البحث في هذه المقاله حول دراسه جميع المعاني اللغويه لـ (العدل) مع ذكر شواهد من نهج البلاغه، وقد قام الباحث بتحليل مفهوم العدل واثبت انّه يقابل (الجور) لغهً، وانّه بمعني الاستقامه وعدم الانحراف من الحدود الطبيعيه والشرعيه في مختلف الشوون. وبعبارهٍ اخري فانّ العدل يعني مراعاه حدود كلّ شي ٍ بالمعني الاعمّ للكلمه، وفق ما يقتضيه قانون العقل او الشرع؛ وهذا المعني المتّحد يمكن ان يطلق علي جميع اقسام العداله، بما في ذلك العدل الالهي والعدل البشري. وبنا ً علي هذا فانّ تعريف الامام علي (عليه السلام) للعدل بانّه الانصاف، ادا حقوق اصحاب الحقّ، الاعتدال، وضع كلّ شي ٍ في مكانه المناسب؛ يعتبر تعريفاً متناسقاً في جميع اجزايه وناظراً الي المعني اللغوي للعدل. لذا فانّ مصطلح (العدل) من حيث الاشتراك اللغوي ينطبق علي جميع مصاديقه
عنوان نشريه :
معرفت اخلاقي
عنوان نشريه :
معرفت اخلاقي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 13 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان