نقش عواطف و حافظه عاطفي در حافظه سازماني

The Role of Emotional Memory and Emotions on Organization Memory

مفهوم حافظه سازماني گستره‌اي وسيع از تحقيقات را در رشته‌ها و علوم مختلف به خود اختصاص داده است. در ادبيات مديريت نيز به مفهوم حافظه سازماني، به‌ويژه در دو بُعد حافظه اظهاري و رويه‌اي، بسيار توجه شده و درباره آن تحقيق شده است. اما، با وجود فراواني تحقيقات، به محتوا و جنبه عاطفي حافظه سازماني به ميزاني كم توجه شده است. از اين رو، در شرايط رقابت كنوني و با توجه به تاثير مثبت و سازنده حافظه سازماني بر عملكرد و توان رقابتي سازمان‌ها، لازم است به عواملي كه بر حافظه سازماني تاثير‌گذار است بيشتر پرداخته شود؛ از آنجا كه تحقيقات در موضوع بُعد عاطفيِ حافظه سازماني به تعدادي محدود و انگشت‌شمار صورت گرفته است و كاستي‌هايي نيز در اين زمينه وجود دارد، اين مقاله با هدف تعريف حافظه عاطفي سازماني و ابعاد مختلف عواطف و پرداختن به تاثير عواطف و حافظه عاطفي بر حافظه سازماني نگاشته شده است. جهت نيل به اين اهداف، گستره‌اي از ادبياتِ موجود درباره حافظه عاطفي و بُعد عاطفي حافظه سازماني مرور شده است. نتايج حاصل به اين مطلب منتهي شد كه عواطف مي‌تواند نقشي بسزا در حافظه كاركنان و سازمان ايفا كند و موجب تعديل حافظه سازماني شود. همچنين مي‌توان درباره عواطف -به مثابه بخشي از حافظه سازماني- تحقيق و بررسي كرد؛ ابعاد عاطفي و تركيب‌هاي مختلف اين ابعاد مي‌تواند منجر به حفظ حافظه سازماني موجود، تغيير در حافظه اظهاري و رويه‌اي و يا فراموشي سازماني شود. همچنين، رابطه‌اي دو‌طرفه ميان حافظه عاطفي با حافظه اظهاري و رويه‌اي وجود دارد كه، به واسطه ابعادي از حافظه عاطفي، تعديل مي‌شود. از اين رو بهره‌گيري اثربخش از حافظه سازماني مستلزم اين است كه مديران و رهبران سازمان تجربيات عاطفي گذشته را مد نظر قرار دهند.

Many researches in different sciences and disciplines have focused on the concept of organization memory. In management literatures, the concept of organization memory especially in two dimensions of declarative memory and procedural memory have been researched and received a great deal of attention too. But despite the abundance of research, less attention has been given to content and emotional dimensions of organization memory. Therefore in present competition conditions and in regard to constructive and positive influence of organization memory on organization competition capability and performance, it is necessary to pay more attention to factors influencing organization memory. Since there are little researches about emotional dimension of organization memory and there is also shortcoming in this field, this article intends to define organization emotional memory and its different dimensions and write about the influence of emotional memory and emotion on organization memory. An extensive review is carried out on available literatures about emotional memory and emotional dimension of organization memory. The results of this review indicated that emotion can play a significant role in organization and personnel memory and culminate in adjustment of organization memory. Emotion can also be studied as a part of organization memory. Emotional dimensions and different compositions of this dimension lead to preservation of present organization memory, changes in declarative memory and procedural memory or organization oblivion. Also there is bilateral relation between emotional memory in one hand and procedural and declarative memories on the other hand which is adjusted by a dimension of emotional memory. Therefore effective using of organization memory required that organization managers and leaders pay attention to past emotional experiences of organization.