رابطه هوش هيجاني، شيوه‌هاي مقابله با استرس و هوش عمومي با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان پيش دانشگاهي

Surveying Relation of Emotional Intelli-gence, Coping Strategies against Stress, and General Intelligence with Pre-university Students’ Academic Achieve-ment

هدف اصلي مطالعه حاضر، تحليل رابطه بين هوش هيجاني، هوش عمومي، راهبردهاي مقابله با استرس با پيشرفت تحصيلي در دانش آموزان پيش دانشگاهي شهرستان اروميه بوده است. جامعه آماري پژوهش حاضر را دانش آموزان پيش دانشگاهي دختر و پسر شهرستان اروميه كه در شاخه نظري تحصيل مي كردند، تشكيل دادند. ابتدا تعداد 310 نفر با روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله ايي تصادفي انتخاب شدند و به آزمون هاي هوش هيجاني بار- آن و پرسشنامه مقابله با استرس پاركر- اندلر پاسخ دادند. سپس 50 نفر از اين تعداد به شيوه تصادفي انتخاب شدند و به آزمون هوش كتل پاسخ دادند. اين تحقيق از نوع روش همبستگي مي باشد و براي تجزيه و تحليل داده هاي پژوهش، روش هاي آماري ميانگين، انحراف معيار، تحليل اكتشافي و تاييدي، روش الگو يابي معادلات ساختاري (براي310 دانش آموز) و ضريب همبستگي پيرسون، رگرسيون چند متغيري( براي50 دانش آموز) به كار گرفته شد. يافته هاي حاصل از الگو يابي معادلات ساختاري نشان داد كه اثر مستقيم هوش هيجاني بر پيشرفت تحصيلي و سبك مقابله مسيله مدار مثبت و معنادار است. سبك مقابله هيجان مدار با پيشرفت تحصيلي رابطه معكوس معنادار دارد. ارتباط بين هوش هيجاني و راهبردهاي مقابله اجتنابي معنادار نبود. همچنين نتايج حاصل از رگرسيون چند متغيره نشان داد كه از بين متغير هاي مورد مطالعه هوش عمومي پيش بيني كننده معنادار پيشرفت تحصيلي در مطالعه حاضر مي‌باشد.

The purpose of this study is analyzing the relation of emotional intelli-gence, coping strategies against stress, and general intelligence with Orumieh pre-university students’ academic development and achieve-ment. Statistical population was all of male and female high school stu-dents in Orumieh. At first, 310 persons were selected by multistage clus-ter sampling and answered to Bar-On emotional intelligence test and Endler & Parker stress coping questionnaire. Then 50 persons were ran-domly selected and answered to Kettle IQ test. The methodology of this research was correlation and for data analysis we applied mean, standard deviation, heuristic and confirmatory analysis, structural equations mod-eling (for 310 students) and Pearson correlation coefficient, and multi-variable regression (for 50 students). Results of structural equations modeling indicated that direct effect of emotional intelligence on aca-demic achievement and problem-oriented method is meaningful and pos-itive. Emotion-oriented method has meaningful reverse relation with ac-ademic achievement. Also, results of multi-variable regression showed that general intelligence is the meaningful and significant predictor of academic achievement.