تحليلي بر ژيوپوليتيك اسلام؛ مطالعه موردي: مذهب شيعه

Analysis of Geopolitics of Islam (Case Study: Shia)

اسلام به‌عنوان يكي از اديان الهي، بعد از مسحيت، بيشترين پيروان را در جهان به خود اختصاص داده و از بيشترين رشد جمعيت در جهان برخوردار است. ظرفيت‌هاي موجود در اين دين، به قلمروهاي جغرافياي معتقد به آن، قدرت ژيوپوليتيكي كم‌نظيري هديه كرده است كه تاكنون، دولت‌هاي اسلامي و مردم پيرو آن نتوانستند از پتانسيل‌هاي آن بهره‌برداري حداكثري كنند. با‌توجه‌به اينكه دين اسلام ايده‌اي انترناسيوناليستي است كه در آن هيچ‌يك از مولفه‌هاي محدود‌كننده ناسيوناليست اولويت ندارند؛ مي‌تواند براي تمام مردم دنيا پيام داشته باشد و به بسياري از معضلات و گرفتاري‌هاي روحي و رواني انسان پست‌مدرن پاسخ دهد. از‌طرف‌ديگر، مشتركات موجود در آن، پيروانش را به‌سوي ملتي واحده و تاثير‌گذاري كارسازتر در تحولات منطقه‌اي و جهاني ياري رساند. شيعه به‌عنوان يكي از شاخه‌هاي مذهبي آن، به‌دليل تمركز جغرافيايي و منابع انرژي‌اش، از ويژگي‌هاي كارآمدتري براي تاثير‌گذاري بر تحولات ژيواكونوميك و ژيواستراتژيك در منطقه و جهان برخوردار است كه اين مقاله به آن مي‌پردازد.

Astam as one of the religions, after Christianity, Most followers in the world dedicated to the Aslam and Population growth is the highest in the world. Existing capacity in this religion, give unique geoplitical power to geographic territories which believe in this religion. Up to now, Islamic governments and followers Failed to exploit its potential to the maximum. As regard that Islam is an internationalist ideas that there aren’t any limiting factors the priority of the nationalist are at it. Can be a message to all people of the world and respond to many problems and psychological problems of postmodern Man, On the other hand, The commonalities of Islam Help itʹs Followers into a single nation and Influential in Regional and global developments. Shia As a branch of it’s religious, Due to the geographical concentration of it’s energy resource, To influence the development of efficient feature geoconomic and geostrategic importance of the region and the world. This paper deals with it.