تعيين عوامل موثر بر قدرت هوايي در شرايط رزم ناهمگون

Determining the Factors Effective on Airpower in Asymmetrical War

با توجه به اين كه در شرايط وقوع تهديد اولين ذهنيت كشور تهديد شونده ناهمگون بودن سطح توانمندي در رويارويي با كشور تهديدكننده است و همچنين رويكرد عملياتي كشورهاي صاحب قدرت نظامي در شرايط رزم ناهمگون، استفاده حداكثري از قدرت هوايي برتر يا به عبارتي انجام عمليات هوايي است بهره گيري از قدرت هوايي در شرايط رزم ناهمگون جز شرايط جديد امنيتي و دفاعي حاكم بر روابط كشورها است. در اين مقاله تلاش پژوهش گر، بر اين است تا با بهره-گيري از مفاهيم، جنگ هاي به وقوع پيوسته و نظرات كارشناسان به تبيين مولفه ها و نهايتاً تعيين عوامل موثر بر قدرت هوايي در شرايط است. بنابراين هدف اين تحقيق تعيين عوامل قدرت هوايي در شرايط رزم ناهمگون مي باشد. نوع تحقيق كاربردي و توسعه اي و روش آن موردي و زمينه اي است و ابزار جمع آوري داده ها مطالعات كتابخانه اي، پرسش نامه و بررسي اسناد دست اول است. بدين ترتيب با تحليل داده ها، از مجموع 20 عامل تاثير گذار بر قدرت هوايي، تعدادشش عامل مربوط به مولفه هاي سه گانه قدرت هوايي (نيروي انساني، تجهيزات و مفاهيم آموزشي) به عنوان مهم ترين عوامل موثر بر قدرت هوايي در شرايط رزم استخراج شد كه مي تواند براي تصميم گيرندگان و سياست گذاران حوزه هوايي مثمر ثمر باشد. جنبه نوآورانه اين تحقيق در اين است كه درخصوص تعيين عوامل موثر بر قدرت هوايي در شرايط رزم ناهمگون تاكنون تحقيقي صورت نگرفته است و با اتمام اين تحقيق ابعاد علمي، عملي و كاربردي قدرت هوايي در شرايط رزم ناهمگون تبيين مي‌شود.

As the threatened country is preoccupied with the capabilities to be asymmetrical in confrontation with those of the threatening country and the operational approach of the countries owning military power in asymmetrical conditions is to operate superior airpower up to maximum, to utilize airpower in asymmetrical warfare thus rests in the new security and defense domains dominating the relations between and among countries. The present study aims to explicate the components and factors effective on airpower in asymmetrical conditions based on concepts, the preceding wars and the opinions of the experts or, in other words, to determine the components of airpower in asymmetrical war. The current paper is an applied-developmental one the method of which is a case-field and the data are gathered through library studies, questionnaires and reviewing the original instruments. Consequently, after analysing the data, 6 out of 20 effective factors in airpower concerning the triplet components of airpower (manpower, equipment and training concepts) were determined as the major factors effective on airpower in asymmetrical warfare which may be fruitful for airspace decision-policy makers. The present study is an innovation as no research has so far been conducted to determine the factors effective on airpower in asymmetrical war; in conclusion, scientific, practical dimensions of airpower are enumerated in asymmetrical warfare