عنوان مقاله :
اسطوره هاي زن محور، مشخصه اي سبكي در آثار پارسي پور، گلي ترقي و غزاله عليزاده
عنوان فرعي :
Heroine Myths: A Stylistic Feature in Parsipoor, GoliTaraghi, and GhazaleAlizadehʹʹs Works
پديد آورندگان :
مونسان، فرزانه نويسنده دانشجوي دكتراي ادبيات فارسي دانشگاه گيلان , , خايفي، عباس نويسنده , , تسليمي، علي نويسنده Taslimi, Ali , خزانه دارلو، محمد علي نويسنده استاديار گروه ادبيات فارسي دانشكده ادبيات دانشگاه گيلان ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1392 شماره 21
كليدواژه :
آنيما و آنيموس , اسطوره , اسطوره هاي زن محور , كهن الگوي خدا بانوي كبير
چكيده فارسي :
بسياري از آثاري كه نويسندگان زن ايراني در چند سال اخير نگاشته اند، از جهات درونمايه و نوع اسطوره هاي بكار رفته با هم شباهتهايي دارند. پارسي پور، گلي ترقي و غزاله عليزاده سه نويسنده معاصر ايراني هستند كه در داستانهايشان به دلايلي چون زن بودن، نويسنده و روشنفكر بودن، زيستن در دنياي قرن بيستم، آشنايي با دردها و رنجهاي زنان و...شباهتها و همسراييهايي وجود دارد. اين مقاله به بررسي آثار اين نويسندگان از ديدگاه ناميرايي اسطوره ها بر پايه نظريات اسطوره شناساني چون يونگ، لوي استراوس و ميرچا الياده و باز آفريني اسطوره هاي زنانه بر پايه نظريات فمينيستها و روانكاواني چون ژوليا كريستوا ميپردازد تا به اين پرسشها پاسخ داده شود كه آيا با پردازش شخصيتهاي داستاني آنها در بنيادي اساطيري ميتوان نمود ناميرايي اساطير را مشاهده كرد؟ آيا اسطوره پردازي جزو ويژگي سبكي آنها به شمار ميرود؟ در اين صورت، اسطوره پردازي در آثارشان چه كاركردي دارد؟ با مطالعه رمانها و مجموعه داستانهاي نويسندگان مذكور، اين نتيجه حاصل شد كه اسطوره هاي زن محور از مشتركات مهم اين نويسنده هاست كه به ظاهر برآمده از گفتماني مشترك است.اين افراد براي بيان خواسته ها و اهداف خويش و دفاع از هويت زنان از اسطوره ها به ويژه اسطوره هاي زن محور بعنوان ابزاري كارآمد استفاده كرده اند.
چكيده لاتين :
Many of the works of the Iranian women writers in recent years are similar in terms of the themes and the myths used. Parsipoor, GoliTaraghi, and GhazaleAlizadeh are three contemporary writers whose shared background, namely being a woman, an intellectual, and a writer in the twentieth century, and knowing the problems and sufferings of women, has created a conspicuous homogeneity in their works. This paper will analyze the works of these three writers in the light of Jung, Levi Straus and MirceaEliadeʹs theories and deals with the formersʹ recreation of heroine myths based on JuilaKristevaʹs psychoanalytic and feminist theories in order to see if we can observe the immortality of myths by accounting for their protagonists from a mythological point of view; and whether or not using myths is part of their stylistic features; if so, what function does it serve? By having read the novels and stories of the above mentioned writers, the conclusion was reached that the application of heroine myths is among the most salient similarities of the writers which is seemingly rooted in their shared perspective. These writers have used myth, in particular heroine myths, in order to give voice to their demands, objectives, and to defend womenʹs identity.
عنوان نشريه :
سبك شناسي نظم و نثر فارسي
عنوان نشريه :
سبك شناسي نظم و نثر فارسي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 21 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان