عنوان مقاله :
بررسي سير تحول آراي مولوي و فخررازي در مسيله جبر و اختيار
عنوان فرعي :
A Review of the Views of Mawlawi and Fakhr al-Razi concerning Determinism and Free Will
پديد آورندگان :
شانظري ، جعفر نويسنده , , آهسته، محمود نويسنده دانشجوي كارشناسي ارشد فلسفه و كلام اسلامي دانشگاه اصفهان ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1392 شماره 27
كليدواژه :
امر بينالامرين , فخررازي , جبر و اختيار , كسب , مولوي
چكيده فارسي :
در اهميت مسيله جبر و اختيار همين بس كه حل بسياري از مسايل كلامي بدان وابسته است و در طول تاريخ متفكران زيادي را به نظريهپردازي در اينباره از جهات مختلف سوق داده است. در مقام مقايسه آراي مولوي و فخررازي در مسيله جبر و اختيار، شباهتها و تفاوتهاي فراواني را ميتوان يافت؛ از جمله اينكه هر دو از مكتب كلامي اشعري بهره جستهاند و به افعال انسان جبرگونه نگريستهاند و اينكه در بسياري از مواضع از قرار گرفتن در دو راهي انتخاب جبر يا اختيار سخن به ميان آوردهاند و سرانجام به امر بينالامرين روي آوردهاند؛ اما در همين جايگاه مشترك، با هم اختلافنظر دارند. مولوي در مقام يك عارف، در اشعار خود از استدلال گريخته و به جبر عاشقانه و عارفانهاي پناه برده كه جبر همراه با اختيار را به او عرضه ميدارد و در ادامه به امر بينالامريني كه شيعه تفسير ميكند معتقد گشته است. از سوي ديگر، فخررازي با توجه به رويكرد تفسيري و توسل به استدلال نقلي، پس از چند بار تغيير عقيده و پريشاني آرا، پذيرش جبر و نظريه كسب، سرانجام امر بينالامريني را برميگزيند كه آن را بايستي تفسيري از عقيده جبر به شما ر آورد.
چكيده لاتين :
Determinism and free will are among vital theological issues on which the treatment of many theological issues depends. Throughout history many thinkers are led to theorize about them from different perspectives. A comparison shows that there are several similarities and dissimilarities between the views of Mawlawi and Fakhr Razi on the issue of determinism and free will. Have been influenced by Ash‘arite school of thought, both adopt a determinist outlook towards human actions. In many cases they have spoken of a dilemma about whether or not to choose between determinism and free will and finally have turned towards an intermediary position (amr bayn al-amrain). They, however, differ on the some details of this common theory. As a mystic, Mawlawi leaves aside reasoning in his poems, takes refuge to love determinism (that gives him a version of determinism that is in line with free will) and eventually accepts a sort of intermediary position that is accepted by Shi‘as. On the other hand, given his exegetic approach and his appeal to tradition, Fakhr Razi, , after many ideological changes of opinion and accepting the theory of determinism, eventually agrees with a version of intermediary position that is compatible with determinism.
چكيده عربي :
يكفي في اهميه مساله الجبر والاختيار ان حلَّ كثير من المسايل الكلاميه يرتبط بها وعلي مر التاريخ كانت محلاً لطرح النظريات من قِبل كثير من المفكرين ومن جهات متعدده. يمكن ملاحظه التشابه والاختلاف الكبير بين آرا المولوي والفخر الرازي وذلك في مقام المقارنه حول مساله الجبر والاختيار ؛ من موارد التشابه ان كلاً منهما استفاد من المذهب الاشعري، وان الانسان مجبر في افعاله وانه في كثير من المواضع يقف علي مفترق طريقين اما الجبر والاختيار واخيراً تعرضوا لقضيه "امر بين الامرين". لكنه مع ذلك كان بينهما اختلاف في وجهات النظر. المولوي وفي مقام العارف تجنَّب الاستدلال في اشعاره ولجا الي جبر العشق والعرفان المترافق مع الاختيار وفي النهايه الاعتقاد بالامر بين الامرين طبقاً لتفسير الشيعه. من جهه اخري الفخر الرازي وبالتوجه الي طريقه التفسير والاعتماد علي استدلال النقل وبعد عده تغييرات في الاعتقاد والارتباك بالآرا قَبِل الجبر ونظريه الكسب واخيراً انتخب نوعاً من الامر بين الامرين الذي يجب اعتباره تفسيراً عن الاعتقاد بالجبر.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 27 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان