كليدواژه :
سعادت , علامه طباطبايي , علم , عمل صالح , اخلاق , ايمان
چكيده فارسي :
يكي از مباحث مهمي كه از ديرباز مورد توجه فلاسفه بوده است، بحث سعادت و شقاوت
است كه ب هخصوص در فلسفه اخلاق اهميت محوري م ييابد. اما به دليل تفاوت در جهان بيني،
ديدگاه واحدي درمورد چيستي سعادت وجود ندارد. در اين مقاله چيستي سعادت و ب هويژه،
سعادت حقيقي و عوامل موثر در آن از ديدگاه علامه طباطبايي)ره( با روش توصيفي تحليلي
مورد بررسي قرار گرفته است. يافته ها نشان داد كه از نظر علامه، عامل سعادت، ايمان است
و معرفت، اراده، عمل صالح و اخلاق در ارتقاي ايمان و رسيدن به سعادت موثرند. بنابراين،
مي توان به جاي فروكاستن سعادت به يك عامل منفرد مانند معرفت يا رشد عقلي، يك شبكه
مفهومي براي سعادت در نظر گرفت. همچنين، بر اساس ديدگاه خاص علامه مي توان دو عامل
علم و اراده را به نوعي از هم تفكيك كرد. در چنين منظومه اي، نظا مهاي تربيتي علاوه بر تلاش
جهت تقويت بنيه هاي معرفتي متربيان، بايد جهت تقويت اخلاق، اراده و ايمان نيز به عنوان
هدف غايي حيات و تربيت، برنامه ريزي و اقدام كنند و توجه داشته باشند كه اراده و ايمان،
صرفاً با تقويت علم و حكمت قابل حصول نيست؛ بلكه نياز به تمرين و ممارست عملي دارد.
چكيده لاتين :
From a long time ago, one of the important subjects that have attracted
the attention of philosophers, is well-being and ruthlessness that
specially have a central role in ethic philosophy. But, there is
no single viewpoint on the nature of well-being, due to difference in
worldview. In this essay, from the view of Allameh Tabatabaei, the nature
of well-being and in particular, real well-being and effective factors on
the well-being, have been studied by the descriptive-analytic method.
Findings revealed that in the opinion of Allameh, faith is causing the well-being,
and cognition, will, competent act and ethics are effective on faith raising
and atttaining to well-being. Thus, instead of reducing the well-being to
singular factor such as cognition or intelectual growth, there is possible
to consider the conceptual net for the well-being. Futhermore, based on
the Allamehʹs particular viewpoint, can be, in some way, separate two
factor of science and will from each other. In such structure, training
systems must be, in addition to endeavor for strengthening the cognitive
staminas, to program in the direction of strengthening the ethic, will, and
faith as ultimate purpose of life and training, and should be notice that
will and faith, merely through strengthening of knowledge and wisdom
is not attainble, but requiring to practical exercise.
Keywords: Well-Being, Allameh Tabatabaei, Faith, Competent Act,
Knowledge, Ethic.
