سنجش عوامل موثر بر شكاف رفتار و نگرش زنان به سن مناسب ازدواج در شهر كوهدشت

Measurement of factors affecting gap of women’s behavior and attitude toward appropriate age at marriage in city of Koohdasht

با نفوذ مدرنيته در ايران، نظام هنجاري در جوامع دچار دگرگوني شده و الگوهاي سنتي، به‌ويژه الگوي خانواده، هم‌زمان دچار تحولات مختلفي گرديد؛ به‌طوري‌كه در طول دهه‏هاي اخير ميانگين سن ازدواج دختران افزايش يافته است. اين نوشتار، با عنايت به اين تحولات، درصدد اندازه‏گيري ميزان شكاف در رفتار و نگرش زنان به سنّ‏ مناسب ازدواج و تعيين‏كننده‏هاي آن در شهر كوهدشت است. ساكنان اين منطقه از نظر تركيب قومي و فرهنگي لُر و لَك‌اند. فقر مطالعات در زمينه الگوهاي ازدواج در ميان زنان اين گروه قومي ضرورت اين مطالعه را اجتناب‏ناپذير مي‏سازد. داده‏ها حاصل پيمايشي است كه در فروردين 1392 بر نمونه‏اي بالغ بر 395 زنِ حداقل يك بار ازدواج‌كرده ساكن در خانوارهاي معمولي شهر كوهدشت صورت گرفته است. روش نمونه‏گيري تركيبي از روش‏هاي خوشه‏اي چندمرحله‏اي، تصادفي، و تصادفي سيستماتيك است. نتايج از بروز شكاف در رفتار و نگرش زنان به سنّ مناسب ازدواج براي دختران حكايت دارد. ميانگين سنّ ازدواج ترجيحي‏ زنان براي دختران در ميان 63 درصد از افراد نمونه، متفاوت از سنّ آن‏ها به هنگام ازدواج است. شكاف‏ها عمدتاً در جهت منفي است. بيش از 80 درصد زنان ميانگين سنّ ازدواج ترجيحي‏شان براي دختران بيشتر از سنّ آن‏ها به هنگام ازدواج است. بر پايه اين بررسي، پايگاه اقتصادي‌ـ اجتماعي زنان، نگرش فرامادي به ازدواج، استقلال زنان، و سنّ پاسخگويان بيشترين تاثير را در ميزان شكاف بين رفتار و نگرش زنان به سنّ مناسب ازدواج دارند. نتايج بيانگر اين واقعيت است كه تركيبي از مشخصه‏هاي اقتصادي‌ـ اجتماعي، جمعيتي، و عوامل و زمينه‏هاي قومي‌ـ فرهنگي، تبيين بهتري از شكاف در رفتار و نگرش زنان نسبت به سنّ ‏مناسب ازدواج به‌دست مي‏دهد.

With the arrival of modernity in Iran, the community norm system has changed and traditional patterns, especially family pattern, has changed simultaneously with different changes, so that during the last decades, the average age of marriage for girls has been increased. Considering these changes, this paper aims to measurement of the gap rate in women’s behavior and their attitudes toward appropriate age at marriage for daughters and it’s determinants in city of Koohdasht. Residents of this region ethnically and culturally are belongs to Lor and Lak ethnic groups. Poverty of studies about marriage patterns among women of these ethnic groups necessitates this study inevitable. Data are taken from a survey conducted on a sample of 395 ever married women living in ordinary households in the city of Koohdasht in April 2013. A combination of sampling techniques including multistage clustering and systematic random sampling were employed. Results indicate gaps in women’s behavior and their attitude toward the appropriate age at marriage for daughters. The appropriate mean age at marriage for daughters among 63 percent of the sample is different from their age at marriage. The gaps are mostly in negative direction. The appropriate mean age at marriage for daughters among more than 80 percent of women is higher than their age at marriage. According to this study, socio-economic status of women, post materialist attitudes to marriage, women’s autonomy and age at the time of study has the most impact on the rate of the gap between women’s behavior and attitudes toward appropriate age at marriage. Results reflect the fact that the combination of socio-economic, demographic characteristics and ethnic-cultural factors provides a better explanation of the gap in women’s behavior and attitude towards age marriage.