عنوان مقاله :
بررسي جامعهشناختي شادماني زنان متاهل دانشجو
عنوان فرعي :
Sociological Study of Happiness among
پديد آورندگان :
جميلي كهنه شهري، فاطمه نويسنده , , رنجبر، مهناز نويسنده كارشناسي ارشد جامعه شناسي دانشگاه الزهرا (س) ranjbar, mahnaz
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 56
كليدواژه :
دوگانگي نظر و عمل , شادماني , تحليل مقايسه اي تداومي , نظريه بازكاوي , شادماني وانمودي
چكيده فارسي :
با مروري بر ديدگاه ها و گزارش هاي پژوهشي خارجي و داخلي درباره شادماني و تاهل، به تناقضاتي برمي-خوريم كه بيانگر پيچيده بودن موضوع، سوگيري هاي قوميتي برخي فمينيست هاي ليبرال و رويكردهاي پوزيتيويستي صرف در آزمون، و تحميل نظريه هاي غير بومي بر واقعيات اجتماعي است؛ ضمن آنكه اكثر مطالعات نيز به حوزه روان شناسي اختصاص دارد. به منظور بومي سازي يا به عبارتي ديگر، براي شناسايي مرزهاي مفهومي و تعيين انطباق و تناسب مقوله ها?با واقعيات اجتماعي جامعه ما كه مستلزم طي كردن روند فرضيه يابي است، پژوهش حاضر در صدد بررسي عميق تر پديده شادماني از ديدگاه خود پاسخگويان زن متاهل با رويكردي جامعه شناختي است.
پارادايم يا مدل الگويي پژوهش حاضر پديده شادماني برگرفته از رويكرد روشي استراوس و كوربين تحت عنوان نظريه بازكاوي بوده است. بر اين اساس، با استفاده از نمونه گيري نظري و تعيين حجم بر اساس اشباع نظري، ديدگاه 22 زن متاهل دانشجو از طريق مصاحبه عميق و مصاحبه نيمه استاندارد نمونه تحليل مقايسه اي شده است.
يافته ها بيانگر آن است كه تعميم فرضيه جسي برنارد مبني بر اينكه تاهل بيشتر از تجرد در زنان موجب ناشادماني است، در نمونه مورد نظر به شدت مورد چالش قرار گرفته است? در روند فرضيه يابي در نمونه ها، متغير مستقل دوگانگي نظر و عمل شوهر تاثير منفي و قوي بر شادماني زنان و تاثير مستقيم بر شادماني وانمودي آنان داشته است. همچنين رابطه ازدواج تركيبي و متجانس با شادماني زنان مثبت و رابطه منفي از آن ازدواج مدرن بوده است.
چكيده لاتين :
Reviewing domestic and foreign views and research reports about happiness and being married, we would confront some contradictions implicate the complexity of the issue and ethnic biases among some of liberal feminists in addition of some positivist approaches in testing and imposing non-expatriate theories on social facts. Majority of these studies devoted to the field of psychology. This study is going to explorepersonal views of married women toward happiness phenomenon with a sociological approach in order to localizing the findings or detecting conceptual limits whichin the other words is the exploration ofadaptation range of different related elements with our social facts. This process requires proposing some suitable hypothesis. Our paradigm or model for studying the happiness phenomena is driven from Straus and Corbin method called “Grounded Theory”. In this regard we have compared the views of 22 female married students using theoretical sampling and theoretical saturation plus doing some deep and semi-standard interviews. The findings show that the generalization of Jessi Bernard’s hypothesis which states that being married would lead more to unhappiness among womenin compare of being singlehas been challenged seriously in our given sample. Also in the process of proposing the hypothesis in the samples, duality of husband’s attitude and practice - as the independent variable-would have a negative and strong effect on women’s happiness and would also have a direct effect on their pretended happiness. Also there has been a positive correlation between mixed and traditional marriage and the feeling of happiness among women, while the correlation between women’s happiness and modern marriage has been shownas negative.
چكيده عربي :
لدي مراجعتنا الآرا وتقارير البحوث حول الشعور بالسعاده و الزواج داخل البلاد و خارجها، نواجه بعض تناقضات تبين وجود تعقيدات في الموضوع ونزعات قوميه لبعض النسويين الليبراليين و نزعات الوضعيين البحت في اختبار و فرض النظريات غير المحليه علي الواقع الاجتماعي؛ مع ان اكثر الدراسات تختص بالمجال السيكولوجي. فمن اجل توطين الموضوع و بعباره اخري لغرض استكشاف حدود المفاهيم وتحديد تلاوم تلك المقولات مع الواقع الاجتماعي لمجتمعنا والذي يستلزم اجتياز مسار استكشاف الفرضيات، يهتمّ هذا البحث بدراسه ادق و اعمق حول الشعور بالسعاده براي نفس المجيبات المتزوجات وذلك عبر نزعه سوسيولوجيه. اتـُخذ المنهج النموذجي لهذا البحث من نظريه الشعور بالسعاده متجهاً الي منهج استراوس و كوربين تحت عنوان نظريه اعاده البحث. فعلي ذلك؛ تم اختيار نموذج التحليل المقارن باستخدام اخذ العينات النظريه و تحديد الاطار وفقاً للتشبع النظري لوجهه نظر 22 طالبه متزوجه عبر المقابله الاستقصاييه و المقابله شبه القياسيه. ونتايج البحث تدلّ علي ان الحكم العام الذي اعلنته «جسي برنارد» بان الزواج يودي الي عدم الشعور بالسعاده في النسا اكثر من العزوبه، يواجه هذا الحكم في تحديات وتناقضات بالنظر الي دراستنا هذه. كذلك في عمليه استكشاف الفرضيات في النماذج، تم الحصول علي ان ازدواجيه راي الزوج و تصرفاتهتوثر كعامل مستقل سلبي و بشكل قوي علي شعور النسا بالسعاده و لها تاثيرها المباشر علي تظاهرهن بالسعاده. ثمّ استكشفنا علاقه ايجابيه بين الشعور بالسعاده و بين الزواج التركيبي و المتجانس و علاقه سلبيه بينهذا الشعور و بين الزواج بالاشكال الحديثه.
عنوان نشريه :
مطالعات راهبردي زنان
عنوان نشريه :
مطالعات راهبردي زنان
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 56 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان