مدل مديريت آموزش عالي مبتني بر فرهنگ سپاه

Relationship between Self-Alienation and Religious Attitude with Acceptance of Walayah in Students

چكيده اهميت و ضرورت طراحي الگوهاي بومي مديريت در مهم‌ترين سند راهبردي ملي يعني: نقشه‌ي علمي كشور (1389) با عبارت «لزوم ابتناي مديريت جامعه بر اخلاق و دانش بر اساس الگوهاي ايراني و اسلامي در نهادهاي علمي، اقتصادي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي و دفاعي ـ امنيتي» مورد تاكيد قرار گرفته است. در اين ميان يكي از اين نهادهاي موثر و پيشتاز سپاه پاسداران انقلاب اسلامي است كه بخش آموزش‌ عالي گسترده‌ي آن، مورد توجه اين تحقيق قرار گرفته است. هدف اين پژوهش «طراحي مدل مديريت آموزش عالي سپاه در سطح فراتر از مديريت هر يك از دانشگاه ها و مراكز آموزش-عالي، بر اساس مباني نظري بومي و غير بومي، فرهنگ سازماني، مطلوبيت هاي اساسي و راهبردي سپاه با رويكرد سيستمي- فرآيندي» است. روش اين پژوهش، توصيفي- پيمايشي با اهداف كاربردي است. در اين پژوهش ابتدا مباني نظري و اسناد بالادستي مرتبط با موضوع، مورد بررسي و تحليل قرار گرفته است كه در نتيجه با شناسايي هفت مولفه، 22 شاخص و تعيين روابط ميان مولفه‌ها، «مدل مفهومي تحقيق» تدوين شده است. سپس پرسش‌نامه‌ي تحقيق شامل 75 سوال بر اساس شاخص‌ها، با روش ليكرت تنظيم و روايي يا اعتبار صوري و محتوايي آن بر اساس ديدگاه خبرگان و پايايي ابزار بر اساس داده هاي حاصل ازانجام مطالعه‌ي مقدماتي بررسي گرديد. با محاسبه‌ي ضريب آلفاي كرونباخ برابر 976/. براي پرسش‌نامه، بسنده بودن ابزار پژوهش مورد تاييد قرار گرفت. سرانجام آزمون مدل مفهومي بر مبناي تحليل داده هاي حاصل از پيمايش ديدگاه خبرگاني كه در خصوص تناسب ابعاد، مولفه ها و شاخص هاي مدل و لزوم تعميم فرآيند مديريت راهبردي به فرآيندهاي اصلي، اداري و پشتيباني مدل اظهار نظر نمودند، با روش تحليل مسير انجام گرفت كه در نتيجه «مدل نهايي مديريت آموزش عالي سپاه» تدوين گرديد. مدل نهايي اين تحقيق كه بر اساس مباني علمي و نظري مربوط به موضوع پژوهش و مورد ملاحظه قرار دادن فرهنگ و مطلوبيت-هاي اساسي و ويژگي هاي خاص سپاه طراحي گرديده است با توجه به قابليت تعامل با محيط درون و بيرون كه ناشي از ماهيت مديريتي و راهبردي آن است، از تمام ويژگي هاي مورد نظر طرح تحقيق برخوردار است. كليدواژه‌ها: آموزش عالي، مديريت آموزش عالي، مدل مديريت، فرهنگ سپاه، فرآيند مديريت راهبردي

Abstract This research is intended to review the relationship between self-alienation and religious attitude with acceptance of Wallayah (love of the prophet and Imams) in students of Tabriz University. Research population included all of bachelor students at Tabriz University. 370 students were selected through Morganʹs available sampling (1970). The subjects were exposed to several questionnaires including elf-alienation scale, attitude measurement of avoiding religion, as well as a researcher-made questionnaire of accepting Walayah. Data analysis was performed by Piersonʹs correlation coefficient significance and simultaneous multivariate regression tests. Data analysis indicated that acceptance of Walayah and its elements demonstrate a significant negative relation with self-alienation, while having a significant positive relation with religious attitude. Simultaneous regression indicated that psychological variables jointly predict acceptance of Walayah. The results signified that acceptance of Walayah varies according to psychological traits. Students who accept Walayah are committed to Islamic values. They are self-reliant and free from self-alienation. Keywords: Acceptance of Walayah, Self-Alienation, Religious Attitude