عنوان مقاله :
هويت خاورميانه اي تركيه: تاكيد منطقه اي
عنوان فرعي :
Middle East Identity of Turkey
پديد آورندگان :
دهشيار، حسين نويسنده Deheshiar, hossein
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 2
كليدواژه :
رانت استراتزيك , سرمايه ارزشي , سرمايه جغرافياي , كماليسم , هويتغربي , هويت خاورميانه اي
چكيده فارسي :
براي دهه هاي متمادي نگاه تك بعدي در قلمرو سياست خارجي تركيه به يك اصل چالش ناپذير تبديل شده بود. حاكميت غرب محوري از زمان حيات يافتن نظام سياسي جمهوري در سال 1923 مولّفه كليدي شكل دهنده سياست هاي منطقه اي و جهاني تركيه مطرح مي شد. نگاه از زاويه غرب به حوادث و پديده ها و تعريف منافع و هويت بر اساس منطق اول غرب، دوم غرب و سوم غرب منجر به اين شد كه تركيه «دوسرمايه» ملي يعني ويژگي جغرافيايي و ماهيت ارزشي خود را آگاهانه به صحنه منطقه نياورد. اينكه تركيه در جغرافياي خاورميانه مي تواند ايفاي نقش كند و اينكه تركيه به ضرورت مسلمان بودن توان اثرگذاري بر ماهيت و جهت-گيري معادلات داخلي در كشورهاي خاورميانه و افزايش قدرت چانه زني در رابطه با آنها را دارد به ضرورت نگاه «دو جفتي» (مضاعفي) حاكم در قلمرو سياست خارجي تركيه، منجر نشد. تركيه آگاهانه خود را محروم از رانت استراتژيك برآمده از دو مولفه جغرافيا و مذهب كرد.
از نيمه هاي دهه هشتاد به دليل جابه جايي تدريجي قدرت در صحنه داخلي و فروكش كردن فضاي جنگ سرد، به تدريج توجه معطوف به اهميت نقش نافذ دو سرمايه مذهب و موقعيت جغرافيايي در ارتقا جايگاه و تاثيرگذاري تركيه در خاورميانه شد. حيات يافتن جنبش هاي اجتماعي در خاورميانه عربي را بايد اوج تجلي اين نگاه دانست. تركيه امروزه اهميت فراوان به «رانت استراتژيك» بر آمده از اين دو سرمايه را در حيات دادن به سياست هاي خود در خاورميانه اعطا كرده است.
پرسش اصلي اين مقاله معطوف به اين نكته است كه چه تحولات و عواملي تركيه را به سوي حضور وسيع تر در معادلات داخلي كشورهاي منطقه و ايفاي نقش فعال تر در شكل دادن بر روابط بين كشورهاي خاورميانه سوق داده اند. با توجه به تنيدگي دو صحنه بين المللي و داخلي فرضيه مقاله بر اين استوار است كه استعداد فضاي داخلي (به قدرت رسيدن اسلام گرايان و عدم احساس خطر جدي به وسيله ملي گرايان كماليست) و از سوي ديگر همسويي كلي اهداف تركيه با آمريكا سبب شده است كه تاكيد بر هويت خاورميانه اي نقش تعيين كننده تري در شكل داده به سياست منطقه اي تركيه در كنار پاي بندي به هويت غربي ايفا كند.
چكيده لاتين :
Turkey’s unilateral perspective in foreign policy has been unchallengeable for decades. From 1923 forward, a Western kind perspective has dominated its foreign policy approach to the region and the world. This Western approach led to ignoring two things in regional foreign policy, its own values, and its own identity. These two important capitals, means Turkey’s special geopolitical location and its Islamic religious identity, has not been planned in its global and regional policies.
From mid eighties onward, and especially after the Cold War era, when the power structure of the country transferred, Ankara has attended its religious identity and specific geopolitical position in the Middle East. Awakening of Social movements in Arab Middle East has been a double force for strengthening of these factors. The main subject of this paper emphasizes those forces that lead. to increasing and active role of Turkey in the Middle East. The main hypothesis is that Turkey’s government Islamism and parallel foreign policy with America are two main reasons that led to give more roles to its own identity beside its Western approach to Middle East policy.
عنوان نشريه :
سياست جهاني
عنوان نشريه :
سياست جهاني
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 2 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان