شماره ركورد :
659306
عنوان مقاله :
نگاهي انتقادي به رويكرد فيض محور در فلسفه اسلامي و پيامدهاي آن در تعليم و تربيت
عنوان فرعي :
A Critical Review on the Emanative Approach in Islamic Philosophy and its Implications for Education
پديد آورندگان :
باقري، خسرو نويسنده BAGHERI, KHOSRO , باقري نوع پرست، محمدزهير نويسنده bagheri noparast, mohammad zohair
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 0
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
20
از صفحه :
5
تا صفحه :
24
كليدواژه :
صدرالمتالهين , نو افلاطوني , تعليم و تربيت , رويكرد تشكيكي و فيض محور
چكيده فارسي :
در اين تحقيق، به زمينه‌هاي تاريخي رويكرد تشكيكي و فيض محور در فلسفه نو افلاطوني و به ويژه آثار افلوطين توجه شده و تاثير آن بر فلسفه صدرالمتالهين تحليل گرديده و از موضعي انتقادي مورد بحث قرار گرفته است. از يك سو، نمي‌توان رويكرد تشكيكي را ابداع صدرالمتالهين دانست و از اين رو، انتقادهاي وارد بر فلوطين بر او نيز وارد است. از سوي ديگر، نمي‌توان گفت كه صدرالمتالهين در اين ديدگاه تنها به تكرار پرداخته و خود بر آن چيزي نيفزوده است. استلزام رويكرد تشكيكي در قلمرو هستي و شناخت را مي‌توان در هدف ها و مراحل تعليم و تربيت پي جويي كرد. هدف غايي بر حسب رابطه‌ي عارفانه با ذات احديّت بيان مي‌شود. با نظر به هدف هاي مياني و نيز مراحل تعليم و تربيت، مدارج تشكيكي از حس به خيال و عقل تا احد، ايجاب مي‌كند كه مشاهدات حسي و فعاليت‌هاي خيالي به سطح انتزاعي عقلي و درك كليات ختم شود. دلالت اين ديدگاه در تعليم و تربيت آن است كه رابطه‌اي متوالي ميان مواد درسي قايل شويم و اين دلالتي است كه توسط ديدگاه توازي گرا مورد چالش قرار مي‌گيرد. در اين پژوهش پيشنهاد شده است كه راهي ميانه بين توالي گرايي و توازي گرايي اتخاذ شود كه مي‌توان آن را توازي گرايي نا همزمان ناميد. بر اساس اين پيشنهاد، مواد درسي با هم توازي خواهند داشت اما همگي به صورت همزمان وارد برنامه درسي نمي‌شوند. واژه هاي كليدي: رويكرد تشكيكي و فيض محور، نو افلاطوني، افوطين، صدرالمتالهين، تعليم و تربيت
چكيده لاتين :
In this research, historical background of hierarchical and emanative view of Neo-Platonic, and Plotinus in particular, is taken into account and its influence on Sadraʹs philosophy is critically analyzed. On the one hand, one cannot consider the hierarchical view as Sadra’s own contribution and, thus, Sadra’s view is at the exposure of the criticisms leveled against that of Plotinus. On the other hand, it cannot be said that Sadra has only reiterated the previous insights and had no contribution whatsoever. Implications of the hierarchical view can be sought in educational aims and phases. The final aim, according to this view, should be sought in terms of a mystical relation to God. Regarding the middle aims and phases of education, hierarchical degrees form sense to imagination and intellect requires that sensual and imaginative activities be promoted to the abstract rational level the implication of this view would be a hierarchical ordering of subject matters which would be challenged by parallelism in curriculum. This research suggests a middle way between the hierarchical and parallel views which can be termed as diachronic parallelism. According to this suggestion, subject matters will have a parallel relationship but not concomitantly. Keywords Hierarchical and emanative view, Neo-Platonism, Plotinus, Sadra, Education, Diachronic Parallelism
سال انتشار :
1390
عنوان نشريه :
پژوهش نامه مباني تعليم و تربيت
عنوان نشريه :
پژوهش نامه مباني تعليم و تربيت
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت