عنوان مقاله :
آيا علم و دين به دو فرهنگ متفاوت تعلق دارند؟
عنوان فرعي :
Do Science and Religion Belong to Two Different Cultures?
پديد آورندگان :
گلشني ، مهدي 1317 نويسنده علوم پايه ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 10
كليدواژه :
زمينه‌هاي مشترك , مفروضات متافيزيكي , ارزش‌هاي اخلاقي , جهان‌بيني , دين , علم
چكيده فارسي :
در زمان ما اين ايده رايج است كه علم و دين دو فرهنگ زيربنايي متفاوت دارند. بعضي از دانشمندان معتقدند كه آنها به دو فرهنگ مستقل وابسته‌اند. بعضي نيز معتقدند كه آنها در بعضي زمينه‌ها همپوشاني دارند، و برخي آنها را متعلق به دو فرهنگ مكمّل مي‌دانند. اين مقاله مي‌كوشد كه ثابت كند علم، آن‌گونه كه معمولا فهميده مي‌شود، يك فرهنگ خودكفا ندارد و في الجمله با دين زمينه‌هاي مشترك دارد. بعلاوه، علم مبتني بر بعضي مفروضات متافيزيكي است و همچنين دانشمندان با بعضي ملاحضات اخلاقي سر و كار دارند. پس لااقل علم و دين به دو فرهنگ كاملا مستقل تعلق ندارند، و در واقع آنها مي‌توانند يك جهان بيني زيربنايي مشترك داشته باشند.
چكيده لاتين :
There is a prevailing view today that science and religion have two radically different cultures. Some scientists hold that they are related to two independent cultures. Others believe that they overlap in some areas while according to some others they belong to two complementary cultures. This article tries to prove that science, as is generally understood, does not have a self-sufficient culture and shares common ground with religion in some aspects. Furthermore, science is dependent upon metaphysical assumptions and scientists deal with some ethical considerations. Therefore, science and religion, at least, do not belong to two entirely independent cultures, and in fact they can have an underlying common worldview.
چكيده عربي :
لقد راجت في زمننا الفكره القايله بانّ العلم و الدين ثقافتان ذواتا قاعدتين متباينتين. يعتقد بعض العلما بانّهما ينتميان الي ثقافتين مستقلتين، و بعض آخر يعتقد انّهما يشتركان في بعض المجالات، و فريق ثالث يري انّهما ينتميان الي ثقافتين مكمّلتين بعضهما البعض. نسعي في هذه المقاله الي اثبات ان ليس للعلم ثقافه مستقلّه كما يُتصوّر عادهً، و انّه بشكل عام، يقف مع الدين علي ارضيات مشتركه، هذا، فضلاً عن انّ العلم ينبني علي بعض الافتراضات الميتافيزيقيه، و انّ العلما يتعاطون مع بعض المقولات الاخلاقيه. اذن، فانّ العلم و الدين، علي الاقل، لا ينتميان الي ثقافتين مستقلّتين تماماً، و انّ بالامكان، في الحقيقه، ان تكون لهما رويه كونيه بنيويه مشتركه.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 10 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
