بررسي نگرش و اطلاعات مردم شيراز در مورد بيماري صرع

A SURVEY OF KNOWLEDGE AND ATTITUDES OF PEOPLE IN SHIRAZ TOWARD EPILEPSY

پيش زمينه و هدف: صرع يك اختلال نورولوژيك شايع است. تاثير صرع بر روي كيفيت زندگي، معمولاً از محدوديت‌هايي كه به وسيله تشنج به تنهايي ايجاد مي‌شوند، بيشتر است. در واقع، سطح آگاهي و نگرش مردم نسبت به صرع مي‌تواند روي جنبه‌هاي رواني - اجتماعي و كيفيت زندگي افراد صرعي تاثير داشته باشد. مواد و روش كار: اين مطالعه شامل 800 نفر نمونه تصادفي از مردم شيراز بود. در اين تحقيق از يك پرسشنامه استفاده شد كه مشابه ساير مطالعات و مقالات معتبر دنيا طراحي شده بود. سطح آشنايي، نگرش و سطح آگاهي مردم شيراز در مورد صرع بر اساس متغيرهاي سن، جنس، محل زندگي و سطح تحصيلات مورد تجزيه و تحليل آماري قرار گرفت. نتايج: بيشترين آشنايي با صرع در محدوده سني 10 ?30 سال، افراد شهرنشين و كساني كه تحصيلات دانشگاه داشتند، بود. 8/74درصد بين صرع و تشنج تفاوت قايل مي‌شدند و 1/11درصد نيز صرع را نوعي از جنون و كم عقلي مي‌دانستند. فقط 4درصد از آن‌ها موافق ازدواج فرزندشان با يك فرد مبتلا به صرع بودند. 4/18درصد بيماران صرعي از نظر اخلاق و رفتار با ديگران متفاوت مي‌دانستند. بحث و نتيجه گيري: گروه مورد مطالعه در مقايسه با ساير مطالعات، آشنايي كمتري با صرع داشتند. علي‌رغم داشتن نگرش‌هاي مثبت در بعضي زمينه‌ها، سطح آگاهي خوبي در مورد اين بيماري نداشتند و تنها درصدي از افراد تحصيل كرده و يا شهرنشين، پيش آگهي خوبي را براي صرع در نظر گرفتند. تلاش براي انتشار اطلاعات درست مي‌تواند تاثير مثبتي در افزايش آگاهي و كاهش بدبيني‌ها نسبت به افراد مصروع داشته باشد.

Background & Aims: Epilepsy is a common neurological disorder. The impact of epilepsy on the quality of life is usually greater than the limitations imposed by the seizures alone. Level of information and attitudes of people toward epilepsy can affect psycho-social aspects and quality of life of many patients with epilepsy. Materials & Methods: This study was conducted on 800 randomly sampled participants in Shiraz, Iran. A questionnaire similar to the ones used in earlier studies in other reliable articles in other countries was prepared. We evaluated the level of familiarity, knowledge and attitudes of people in Shiraz toward epilepsy. Results: Overall, 57.8% of participants were familiar with epilepsy that mostly was seen in the age range of 10 ± 30 yearsʹ old, urban people and those who had academic educations. 74.8% of respondents believed that epilepsy and seizure are different. 11.1% mentioned that epilepsy was a kind of madness and insanity. Only 4% would allow their children to marry a person with epilepsy. 18.4% believed epileptic patients were different from other persons in behavior. More positive attitudes and information was reported in urban people and those who had academic education. Conclusion: Group of our study in comparison with other studies had less familiarity with epilepsy. In spite of having positive attitudes in some aspects, there was not adequate knowledge about this disease and only some high educated and urban people expected a good prognosis for patients with epilepsy. Community education can have positive effects on increasing correct information and decreasing epilepsy stigma. Keywords: Epilepsy, Information, Attitude