رابطه تنظيم هيجاني و اعتقادات مذهبي با راهبردهاي حل تعارض با والدين در دانشجويان

The Relationship of Emotional Adjustment and Religious Beliefs with Strategies for Resolving Conflict with Parents among the Students of Ahwaz Azad Islamic University

هدف از اين پژوهش، شناسايي رابطه تنظيم هيجاني و اعتقادات مذهبي با راهبردهاي حل تعارض با والدين در دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي ‌واحد اهواز بود. جامعه آماري شامل كليه دانشجويان مشغول به تحصيل (92-91) در دانشگاه آزاد اسلامي ‌واحد اهواز و نمونه شامل 200 نفر (100 دختر و 100 پسر) بود كه به روش تصادفي طبقه‌اي انتخاب شدند. براي گردآوري داده‌ها از سه پرسش‌نامه تنظيم هيجاني، اعتقادات مذهبي آرين و مقياس تاكتيك تعارض با والدين اشتراوس، استفاده شد. تحليل داده‌ها از ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون چندگانه در سطح معناداري 0001/0 > p نشان داد كه بين تنظيم هيجاني و اعتقادات مذهبي، با راهبردهاي تعارض با والدين در دانشجويان رابطه معنا‌دار وجود دارد. همچنين تنظيم هيجاني و اعتقادات مذهبي، با راهبردهاي حل تعارض با والدين در دانشجويان رابطه چندگانه وجود دارد. در عين حال، تحليل رگرسيون نشان داد كه تنظيم هيجاني و اعتقادات مذهبي به ترتيب پيش‌بيني‌كننده بهتري براي متغيرهاي راهبرد استدلال و پرخاشگري كلامي ‌و اعتقادات مذهبي نيز به‌تنهايي پيش‌بيني‌كننده مناسبي براي متغير ملاك راهبرد پرخاشگري فيزيكي مي‌باشند.

The present paper aims at investigating the relationship of emotional adjustment and religious beliefs with the strategies for resolving conflict with parents among students of Ahwaz Azad Islamic University. The statistical population includes all the students of Ahwaz Azad Islamic University in the academic year of 1391-1392 solar (2012-2013), among whom 200 students (100 male and 100 female students) were selected as sample through random classified sampling. The data analysis by Pearsonʹs correlation coefficient and multiple regression at the significance level of p < 0.0001 shows that there is a significant relationship between emotional adjustment and religious beliefs with the strategies for resolving conflict with parents among students. Furthermore, the relationship of emotional adjustment and religious beliefs with strategies of resolving conflict with parents is multiple among students. In the mean time, regression analysis shows that emotional adjustment and religious beliefs are better predicators for the variables of strategy of argumentation and verbal aggression, respectively, and that religious beliefs are only good predicators for the variable of the criterion for the strategy of physical aggression.