پيش بيني رفتارهاي پرخطر بر اساس جهت گيري مذهبي و سبك مقابله اي در دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهرستان مرند

Anticipating Dangerous Behaviors Based on Religious Orientation and Contrastive Styles in High School Girl-students in Marand

نظر به اهميت نقش عوامل خانوادگي، اجتماعي و اقتصادي در شكل گيري رفتار افراد و و از سوي ديگر نقش مذهب در مقابله با مشكلات و بحرانها، تحقيق حاضر با هدف پيش بيني رفتارهاي پرخطر بر اساس جهت گيري مذهبي و سبك مقابله اي در دانش آموزان دختر دوره دبيرستان در شهر مرند انجام شده است. جامعه آماري پژوهش حاضر شامل كليه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر مرند بود (N=246) و از اين جامعه، تعداد 150 نفر از طريق روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي، مطابق جدول كرجسي-مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. روش مورد استفاده در پژوهش حاضر از نوع توصيفي- همبستگي است. جهت گردآوري داده ها از پرسشنامه هاي رفتارهاي پرخطر (YRBSS)، سبك هاي مقابله اي (CISS)و جهت گيري مذهبي استفاده شد كه پايايي هر كدام از آنها به ترتيب85/. ، 92/. و 73/. گزارش شده است. داده ها به كمك آزمونهاي ضريب همبستگي پيرسون، رگرسيون و آزمون تحليل واريانس يك راهه تحليل شدند. نتايج بدست آمده از پژوهش نشان داد كه: همبستگي معكوس و ضعيف معني داري بين سبك مقابله اي مسيله مدار با رفتار پر خطر در دانش آموزان وجود دارد. همچنين بين سبك هاي مقابله اي هيجان مدار و اجتناب مدار با رفتار پر خطر در دانش آموزان همبستگي مستقيم و متوسط معناداري وجود دارد و همبستگي معكوس و متوسط معني داري بين جهت گيري مذهبي دروني با رفتار پر خطر در دانش آموزان وجود دارد و بين جهت گيري مذهبي بيروني با رفتار پر خطر در دانش آموزان همبستگي مستقيم و ضعيف معناداري وجود دارد. همچنين نتايج نشان مي دهد كه: هر سه سبك مقابله با استرس و دو شيوه جهت گيري مذهبي به عنوان متغيرهاي پيش بين 53 درصد واريانس رفتار پر خطر را تبيين مي كنند. و نيز تاثير متغيرهاي پيش‌بين سبك مقابله هيجان مدار، جهت گيري مذهبي دروني، سبك مقابله اجتناب مدار، سبك مقابله مسيله مدار و جهت گيري مذهبي بيروني معني‌دار است.