شواهد آييني از برچسبها و صورتهاي مفهومي عرفي تامفهوم سازي ها و معنا كاوي هاي با عيار و معيار

Ritualistic Evidence from Naive Concept Forms to Conceptualizations with Indicator and Criterion

چكيده مردم كوچه و بازاردربيان احساسات خود بهنگام تماس با واقعيت هاييكه به لحاظ ذوقي وزيباشناختي مورد پسند وموجب التذاذ ونشاط آنها ميشود؛ ازصورت هاي زباني و اصطلاحات و عباراتي استفاده مي كنند كه نه تعريف مشخصي ازآنها دارند و نه شناخت نظري مدون و منسجم و مقبول اهل نظردرباره مدعيات خود. صفت ها و صورت هاي زباني و گزاره هايي به مانند اين لباس شيك و زيباست و آن آهنگ خوش و لذت بخش و اين پارچه لطيف است و آن جام ظريف و يا اين بنا پرشكوه و باعظمت و جلالت است و هيبت زا و آن سخن رسا و غرا و شيوا و ده ها و ده ها صورت هاي زباني و اصطلاحات و عبارات ديگرازخانواده و خويشاوندهمين تجربه هاي ذوقي وزيباشناختي كه درميان عامه رايج است وكاربرد فراوان روزمره نيز دارد؛ وقتي آنها را اززبان اهل نظرومتخصصان رشته هاي هنروتاريخ-هنر وفلسفه وزيباشناختي مي شنويم؛ احساس مي كنيم وارد سطح وسپهرديگري ازواقعيت وفهم صورت هاي زباني ومفاهيم واصطلاحات وگزاره هايي شده ايم كه ازجنس فهم ووهم عرفي وعاميانه ومتعارف نبوده وازساختارنظري ومنطقي منسجم ومدون ومنطقي تعريف شده و مشخصي برخودارند كه براي عامه شناخته شده نيست.درسپهردين وتجربه هاي ديني واعمال وافعال آييني مردمان نيزباسيلابي ازبرچسب ها وصورت ها وتركيبات زباني مواجه مي شويم كه گروه هاي اجتماعي با آنها زندگي مي كنند بي آنكه وصف وتعريف مشخص ومنسجم وصورتبندي شده به مفهوم علمي آن درباره آنها داشته باشند.كفه باراحساسي وعاطفي انضمامي وعملي اين برچسب ها وصورت هاي زباني درنگاه ووهم وفهم وفكرعامه علي القاعده وعلي الاغلب بركفه بارعقلاني وانتزاعي ونظري وعلمي متفكران وعالمان وپژوهشگران ومتخصصان سنگين تراست. از اين منظر باستان شناسي آيين ها وسنت هاي ديني ونظام هاي اعتقادي مفقود گذشته تا رسيدن به برچسب ها وصورت ها وصورتبندي هاي زباني درست ودقيق تعريف شده ورهايي از سيلاب الفاظ واصطلاعات وتركيبات خام وعرفي وعاميانه همچنان راه پرپيچ وطولاني پيش رو دارد كه مي بايد طي شود.دستگاه گوارش دانش باستان شناسي بطوركلي وباستان شناسي آيين ها وسنت هاي ديني مفقود گذشته بطور اخص ازصورت هاي زباني ومفهومي هضم وجذب ناشده ريزودرشت بسيار به مانند آيين ودين وايمان وعقيده والوهيت وامرمقدس ومينوي وماورايي ومتعال ومطلق وسرمدي ويا مفاهيمي ازجنس جهان ديگرو رازورزانه و ورازآميزوروح ونفس وجان وسحروسحرآميز وموارد مشابه ديگرهمچنان سنگين ودستخوش اختلال است. استفاده هاي عرفي وعاميانه وآزاد و بي عيار ومعيار ازصورت هاي زباني ومفاهيم كليدي وسوال خيزازاين جنس، همواره مانع بزرگي برسرراه مطالعات باقاعده وضابطه باستان شناسي بويژه باستان شناسي آيين ها ونظام هاي اعتقادي مفقود گذشته بوده است. واژگان كليدي: صورت هاي زباني، ماده هاي الكن،آيين،دين،مفقود، عاملان، فاعلان، غايب.

Archaeology of Rituals is hanging between ordinary language and abstract theoretic terminology. Can archaeology of Rituals, from theoretical point of view, avoid ordinary languages? As we know, language of rituals is an etic category that refers to set activities "enthusiasm-laden" and intertwined with multiplex aspects of social life of people. Theoretical languages, as well, have their own structure and defined terminological character. Inadequacy, muteness, fossilized, static and materiality of archaeological data also provoke other controversies to academic and systematic study of Archaeology of lost and passed Rituals and Religions. This article deals briefly with some of the sharpest differences between ordinary and academic or theoretic languages and controversies involving Archaeology of lost Rituals and past Religions.