توحيد صفاتي و ارتباط آن با وحدت مصداق و كثرت مفهوم

Unity of Attributes and its Relation to the Unity of Referent and Multiplicity of Concept

موضوع مقاله حاضر، مسيله توحيد صفاتي و ارتباط آن با وحدت مصداق و كثرت مفهوم است. در اين مسيله، فرضيه عدم كاشفيت كثرت مفهوم از كثرت مصداق به ثبوت مي‌رسد و فرضيه رقيب؛ يعني كاشفيت كثرت مفهوم از كثرت مصداق، ابطال مي‌شود. هدف اصلي از طرح مسيله مزبور، تبيين نظريه توحيد صفاتي است. شيوه تحقيق مقاله، تحليل مفهومي و گزاره‌اي و روي‌آورد تحليلي- منطقي است. مهم‌ترين نتايجي كه اين مقاله به آن‌ها دست يافته عبارتند از: 1. مفهوم واحد فقط از حيث معنايي خود و نه حيثيات ديگر از مصداق حكايت دارد؛ از اين رو، صدق مفاهيم كثير بر مصداق واحد، جايز است؛ 2. مصداق وجود، مجمع و منشا انتزاع مفاهيم كثير است؛ 3. صدق مفاهيم مغاير بر ذات واحد مغايرت در مصداق را جز در موارد اختلاف حيثي يا تغاير حقيقت مصداق، اقتضا ندارد؛ 4. از مصداق واحد بسيط حق تعالي، مفاهيم كثير اوصاف انتزاع مي‌شود.

The subject of the present article is the problem concerning the unity of attributes and its relation to the unity of referent and multiplicity of concepts. In this problem, the theory of non-revealingness (‘adam-i kashifiyat) of the multiplicity of concepts from multiplicity of referent is proved; and the rival theory, i.e., the revealingness of the multiplicity of concept from the multiplicity of referent is disproved. The main purpose of bringing up the above issue is to elucidate the unity of attributes theory. The research method of the article is conceptual and propositional analysis and the approach is logical-analytical. The most important outcomes that this article has achieved are: 1. The concept of wahid (one) denotes referent only in terms of its meaning and not in other terms; thus, applying of multiple concepts to a single (wahid) referent of one is permissible; 2. The referent of existence integrates and originates the abstraction of multiple concepts; 3. Application of contradictory concepts to one essence would not necessitate contradiction in referent, except in modal difference or real contradiction.