عنوان مقاله :
معرفي و ارزيابي كتاب: مولّفههاي جامعهپذيري سياسي در حكومت ديني
پديد آورندگان :
اخترشهري، علي نويسنده پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1389 شماره 46
كليدواژه :
مولّفههاي جامعهپذيري سياسي در حكومت ديني
چكيده فارسي :
موضوعات سياسي را ميتوان از زواياي گوناگون مورد كاوش قرار داد. به عبارت ديگر؛ چشماندازي را كه از آن به رخدادها و عوامل سياسي مينگريم، ميتوان از محورهاي گوناگون مورد تامّل قرار داد. نخست آنكه، بر پايه برخي پيشفرضها و مباني عقلي كه به مثابه قواعد و اصول ثابت به شمار ميروند، مسايل را بكاويم. دوم آنكه، مسايل را بر پايه روششناسي فقهي و با الهام از منابع چهارگانه كتاب، سنت، عقل و اجماع مورد كاوش قرار دهيم و سوم، بررسي جامعهشناختي مسايل سياسي است كه در اين نگرش، بر خلاف نگاه فلسفي و فقهي كه در آنها محقق بر پايه يك سري اصول و مباني به تبيين مسايل سياسي ميپرداخت، به توصيف و شناخت دقيق مسيله اقدام و به نظريه نايل ميشود. اهميت مباحث جامعهپذيري از آن جهت كه به تحليل رفتار سياسي افراد و عوامل موثّر بر آنها ميپردازند، در عرصه جامعهشناسي كمبديل است و در واقع؛ از همين رهگذر است كه ريشه رويكردهاي افراد نسبت به پديدههاي سياسي، نظير حكومت و احزاب و بازتاب متقابل آن بر اشخاص حقيقي و حقوقي، در قالب نهادهاي جامعهپذيري اجتماع، همانند خانواده، گروه همسالان، مدرسه، وسايل ارتباط جمعي و حكومت، كارويژه ميشود. فرايند اجتماعي شدن در فرهنگ و ساخت اجتماعي براي هر فرد و جامعه به خصوص در حكومت ديني، امر حياتي است؛ زيرا بدون اجتماعي شدن نميدانيم چه چيزي را ارزش بدانيم، چه كاري را انجام دهيم، چگونه سخن بگوييم و در مقابل ديگران چگونه پاسخ دهيم. مفهوم جامعهپذيري سياسي نسبت به مفهوم جامعهپذيري، گستردگي كمتري دارد و تنها حوزه مسايل سياسي را در بر ميگيرد كه از ديد علماي علم سياست، جامعهپذيري سياسي از يك سو، فرايند يادگيري مستمري است كه طي آن افراد با نظام سياسي آشنا ميشوند و با كسب تجربه و آگاهي به حقوق، وظايف و نقشهاي خود در جامعه پي ميبرند و از سوي ديگر، روندي آموزشي است كه با انتقال هنجارها و رفتار پذيرفتني نظام سياسي مستقري، از نسلي به نسل ديگر كمك ميكند.
نويسنده در اين كتاب سه هدف ذيل را دنبال ميكند:
1. مطالبه و تبيين ماهيت و نسبت فرد، جامعه و حكومت از نظر اسلام در فرايند اجتماعي شدن و كسب ارزشهاي سياسي(جامعهپذيري سياسي)؛
2. شناخت و ارايه بستر مناسب جهت بهينه شدن امر جامعهپذيري سياسي در حكومت ديني؛
3. تحكيم، تقويت و بيان الگوي مباني ارزش اسلام در مورد جامعهپذيري سياسي.
وي مصمم است تا با پاسخ دادن به سوال اصلي تحقيق (عناصر و مولّفههاي جامعهپذيري سياسي در حكومت ديني كدامند و چه نقشي در جامعهپذيري سياسي ايفا ميكنند و ارتباط بين اين عناصر با هم چگونه است؟) فرضيه تحقيق خود را (عناصر و مولّفههاي جامعهپذيري سياسي در حكومت ديني، نهاد حكومت و سياست (رهبري)، نهاد آموزش و پرورش (تعليم و تربيت)، رسانههاي گروهي و جمعي، خانواده، احزاب و... هستند و اين عناصر در حكومت ديني نقش سازماني ايفا ميكنند) به اثبات برساند و نتيجه گيري كند كه مكاتب غربي در مورد جامعهپذيري سياسي داراي نقاط ضعف ميباشند؛ از جمله اينكه: اين نظريهها بيش از اندازه بر اجتماعي شدن در دوره كودكي متمركز شده و از ديگر دورهها همانند جواني، ميانسالي و ... غافل شدهاند؛ همين طور نظريهها به جاي تجربه در بُعد سياسي، در بُعد اجتماعي متمركز شدهاند. اما با توجه به بُعد اجتماعي و سياسي زندگي انسان در تعاليم دين اسلام، اين نتيجه حاصل شده است كه جامعهپذيري سياسي در حكومت ديني، به فرايندي مستمر و پويا اطلاق ميشود كه جامعه و نظام سياسي اسلام از طريق نهادها و عوامل جامعهپذيري سياسي، گرايش، نگرشها، ارزشها، الگوهاي فرهنگي و معيارهاي مورد قبول جامعه و ساختار حاكم ديني را از نسلي به نسل ديگر منتقل ميكند و اين روندي است كه از اول كودكي تا پايان عمر انسان ادامه دارد. همچنين، آثار جامعهپذيري سياسي را ميتوان در رفتارهاي سياسي - اجتماعي افراد در حكومت ديني مشاهده كرد كه اين عمل به شكل مسقيم و غير مستقيم انجام ميپذيرد.
از اين رو كتاب فوق، تلاشي است كه در سه بخش، به دنبال ارايه مولّفههاي جامعهپذيري سياسي در حكومت ديني است.
عنوان نشريه :
مطالعات راهبردي بسيج
عنوان نشريه :
مطالعات راهبردي بسيج
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 46 سال 1389
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان