عنوان مقاله :
ارتباط دانسيته انرژي رژيم غذايي با چاقي
عنوان فرعي :
Dietary energy density in relation to obesity
پديد آورندگان :
عشوري، مرضيه نويسنده دانشگاه علوم پزشكي اصفهان , , جهانگشا، فاطمه نويسنده دانشگاه علوم پزشكي اصفهان , , حسن زاده، اكبر نويسنده hassan zadeh, akbar , اسماعيل زاده، احمد نويسنده دانشيار، مركز تحقيقات امنيت غذايي، گروه تغذيه جامعه، دانشكده تغذيه و علوم غذايي، دانشگاه علوم پزشكي اصفهان، اصفهان، ايران. (نويسنده مسوول) ,
اطلاعات موجودي :
دو ماهنامه سال 1390 شماره 0
كليدواژه :
چاقي شكمي , دانسيته انرژي , چاقي
چكيده فارسي :
مقدمه: مطالعات زيادي در زمينه ارتباط دانسيته انرژي رژيم غذايي با چاقي صورت گرفته، اما مطالعهاي در اين رابطه در ايران صورت نگرفته است. بنابراين مطالعه حاضر با هدف بررسي ارتباط دانسيته انرژي رژيم غذايي با چاقي در بين دانشجويان دختر دانشكده بهداشت دانشگاه علوم پزشكي اصفهان صورت گرفته است.
روشها: در اين مطالعه مقطعي 90 نفر از دانشجويان دختر دانشكده بهداشت به روش خوشهاي انتخاب شدند. دريافتهاي غذايي آنها به وسيله يك پرسشنامه نيمه كمي بسامد خوراك 168 آيتمي ارزيابي گرديد. قد، وزن و دور كمر نيز اندازهگيري شد. منظور از چاقي عمومي در اين مطالعه نمايه توده بدني بزرگتر از 25 و منظور از چاقي شكمي داشتن دور كمر بيشتر از 80 سانتيمتر است.
يافتهها: در افراد مورد مطالعه ميانگين نمايه توده بدني، دانسيته انرژي رژيم غذايي و كل انرژي دريافتي به ترتيب 1/21 كيلوگرم بر مترمربع، 0/87 كيلوكالري بر گرم و 2122 كيلوكالري بود. شيوع چاقي عمومي 9 درصد و شيوع چاقي شكمي 9/8 درصد بود. رابطه معكوس و معنيداري بين دانسيته انرژي رژيم غذايي و نمايه توده بدني (03/0 =P و 9/4- = B) حتي پس از تعديل عوامل مخدوشگر (04/0 =P و 4/5 = B) مشاهده شد. اما رابطه معنيداري بين دور كمر و دانسيته انرژي رژيم غذايي وجود نداشت.
نتيجهگيري: با وجود نبودن تفاوت معنيدار در شيوع چاقي در بين ردههاي دانسيته انرژي، به نظر ميرسد نمايه توده بدني با دانسيته انرژي رابطه داشته باشد.
چكيده لاتين :
Abstract
Background: Although several studies have assessed the relationship between dietary energy density and obesity, limited data are available in this regard in Iran. This study aimed to assess the association between dietary energy density and general and abdominal obesity among female students of School of Public Health, Isfahan University of Medical Sciences.
Methods: In this cross-sectional study, 90 female students of School of Public Health were selected proportionally to size by cluster random sampling method. Usual dietary intakes were evaluated by the use of a 168-item semi-quantitative food frequency questionnaire. Weight, height and waist circumference were assessed. General obesity was defined as having body mass index ? 30 kg/m2 and abdominal obesity as having waist circumference ? 80 cm.
Findings: Mean BMI, dietary energy density and total energy intake of participants were 21.1 kg/m2, 87.0 kcal/g and 2122 kcal, respectively. General and abdominal obesity were prevalent among 9% and 8.9% of students, respectively. A significant negative association was found between dietary energy density and BMI (B=-4.9, P=0.03), even after adjustment for potential confounders (B=5.4, P=0.04). Waist circumference was not associated with dietary energy density.
Conclusion: Although the prevalence of obesity was not different between tertiles of dietary energy density, it seems that BMI is significantly associated with this variable.
عنوان نشريه :
تحقيقات نظام سلامت
عنوان نشريه :
تحقيقات نظام سلامت
اطلاعات موجودي :
دوماهنامه با شماره پیاپی 0 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان