معرفي و ارزيابي كتاب: رهبري بحران

سازمانها هر روزه با محيطي غير قابل پيش‌بيني و به طور مداوم با چالشهاي محيطي روبه‌رو هستند. خرد مديريت بحران به مديران چنين حكم مي‌كند كه سازمانها با نظارت صحيح بر محيط و صنعت و تهيه برنامه‌هايي در جهت رويارويي با بحرانها و حوادث آني، مي‌توانند از اشتباهات احتمالي در مديريت بحران بكاهند. در حقيقت؛ پژوهشها نشان داده‌اند آمادگي دقيق‌تر و كارامدتر سازمانها جهت رويارويي با بحرانها، نه تنها آسيب‌پذيري آنها را كاهش مي‌دهد، بلكه باعث يادگيري شركتها در فرايند مديريت بحران و توسعه توانمندي جهت برخورد آتي نيز مي‌شود. آمادگي قبل از وقوع بحران، به سازمانها كمك مي‌كند تا براي جلوگيري از وقوع بحران يا تعديل اثرات مخرّب آن، ر‌اهبردها و تاكتيكهاي اثربخشي را طراحي كنند. در واقع؛ مديريت بحران آزموني براي سنجش كيفيت و شخصيت رهبر و مهارتهاي رهبري است. طبق نظريه آشوب، تطبيق با تغيير براي رهبري بحران، ضروري و لازم الاجراست. همچنين نقش ادراك صحيح در رهبري موفق بحران، عنصري كاملاً موثّر شناخته شده است. در نتيجه، در حالي كه شركتها به تهيه و اصلاح برنامه‌هاي بحران ادامه مي‌دهند، عنصر گمگشته و مغفول، توانايي تفكّر جامع و سيستمي در مورد بحران و پيامد‌هاي آن است كه اين كار يكي از وظايف و كاركرد‌هاي رهبري بحران است. نويسنده كتاب «رهبري بحران» كه يكي از بنيانگذاران و صاحب‌نظران حوزه دانش بحران‌شناسي به شمار مي‌آيد، در اين كتاب تلاش دارد با ابداع مفهوم «رهبري بحران» آن را جايگزين مديريت بحران كند. منظور از رهبري بحران، برخوردي فرايندي با اين پديده در سه مرحله پيشين، حين و پس از وقوع بحران است؛ حال آنكه مديريت بحران، به طور عمده زماني با پديده سروكار پيدا مي‌كند كه صورت تحقق به خود گرفته باشد. به بيان ديگر؛ در حالي كه مديريت بحران، واكنش انفعالي و پس – رويدادي است، رهبري بحران، حركتي پيش‌دستانه به شمار مي‌آيد. بر اين اساس، مديري كه مي‌خواهد به رهبري بحران بپردازد بايد پيش از وقوع بحران، با توسعه ساز و كارهاي پيش‌بيني كننده و فراهم آوردن آمادگي‌هاي لازم براي روياروي، از اين پديده استقبال كنند، از هر گونه تهديدي براي پيشگيري از وقوع بحران بهره گيرد و در صورت وقوع، با حداكثر آمادگي به اداره اوضاع بپردازد.