مقايسه‌ي ابعاد آسيب‌شناسي رواني و كيفيت زندگي بيماران آسمي با افراد سالم

THE COMPARISONS OF PSYCHOPATHOLOGY DIMENSIONS AND QUALITY OF LIFE(QOL) IN PEOPLE WITH AND WITHOUT ASTHMA

پيش زمينه و هدف: آسم يك بيماري مزمن تنفسي است كه به علت درمان طولاني و حملات بيماري منجر به آسيب رواني شده و كيفيت زندگي افراد مبتلا را تحت تاثير قرار مي‌دهد. هدف اين مطالعه بررسي ابعاد آسيب‌شناسي رواني و كيفيت زندگي بيماران مبتلا به آسم است. مواد و روش: روش پژوهش حاضر علي-مقايسه‌اي بود. مبتني بر هدف پژوهش تعداد50بيمار مبتلا به آسم به صورت نمونه در دسترس از بين كساني كه به مراكز بهداشت و درمان شهرستان سلماس مراجعه كرده بودند انتخاب و با 50 فرد سالم مورد مقايسه قرار گرفتند. اطلاعات از طريق سه پرسشنامه چك ليست ويرايش شده 90 سوالي، كيفيت زندگي فرم كوتاه و سلامت عمومي 28 سوالي جمع‌آوري شد. براي تحليل داده‌ها از روش تحليل واريانس چند متغيره (مانوا) و آزمون تي مستقل استفاده شد. يافته‌ها: بررسي نتايج بدست آمده نشان مي‌دهد كه بيماران آسمي از نظر ابعاد آسيب‌شناسي رواني و كيفيت زندگي تفاوت معني‌داري 001/0p < با گروه سالم دارند. نتيجه گيري: نتايج پژوهش حاضر حاكي از پايين بودن كلي كيفيت زندگي و بالا بودن آسيب‌شناسي رواني در بين افراد مبتلا به آسم است. لذا توجه به اين دو مولفه در موفقيت درمان افراد مبتلا ضروري مي‌نماييد. كليد واژه‌ها: ابعاد آسيب‌شناسي رواني، كيفيت زندگي، بيماري آسم

Background& Aims: Asthma is a respiratory chronic disease that is due to long-term treatment and the attacks of the disease leads to psychopathology and low quality of life in asthmatic patients. The aim of the current study was to investigate the psychopathological dimensions and quality of life in patients with asthma. Materials & Methods: This casual-comparative study was carried on 50 asthmatic patients from the Health centers in Salmas City that were selected by available sampling method and were compared with 50 healthy participants. The data were collected by three questionnaires including Symptom Checlist-90-R (SCL-90-R), WHOQoL-BRIEF, GHQ-28. According to multiple facts of the comparative variables, the multivariate analysis of variance method (MANOVA) and T-test were performed. Results: The results indicated that there was a significant difference between two groups in quality of life and psychopathology dimensions. (p < 0/001) Conclusion: The results indicated that asthmatic patients had low quality of life and high psychopathology dimensions. Therefore, it is vital to care for quality of life and psychopathology of individuals in curing asthma. Keywords: Asthma, Psychopathology, Quality of life Address: Psychology Department, Urmia University, Urmia, Iran, Tel: +98 4413362008