معرفي كتاب: اصول جنگ؛ درامدي نو بر اصول و قواعد اساسي جنگ

استراتژيستها و تكنسينها، كه هر دو در دنيايي غير عيني و سنجش ناپذير سير مي‌كنند، آگاهانه يا ناآگاهانه توسط اصول جنگ كه مجموعه‌اي از ملاحظات اساسي جنگ است و طي قرنها گردآوري شده است، هدايت و راهنمايي مي‌شوند. ناپليون اصول جنگ را چنين شرح مي‌دهد: اصول جنگ چيزهايي است كه به كار فرماندهان بزرگ نظم بخشيده و تاريخ ثمره و نتيجه كار آنان را به ما منتقل كرده است. شرح لشكركشي‌هاي آنان، چنانچه به دقت نگاشته شود، رساله كاملي از هند جنگ خواهد بود و ناگهان اصولي از آن تراوش خواهد كرد كه بايد در جنگهاي آفندي و پدافندي در نظر گرفته شود. استراتژيستهاي دوران گذشته، گرچه اصول جنگ را پذيرفتند، اما اين اصول را به فهرست منظمي تبديل نكردند. در نتيجه نظرات هر يك از آنان در معرض تفسيرهاي زيادي قرار گرفت و اين تفسيرها نيز به نوبه خود دستخوش دگرگوني و تنوع شد. اصول جنگ، با شكلهاي گوناگون، در فهرستهاي متفاوت وجود دارند. براي مثال، انگليسي‌ها 10 اصل را قبول كرده‌اند و روسها هم نيمي از اين تعداد را پذيرفته‌اند. فهرستهاي مورد قبول گاهي نيز دستخوش تغيير مي‌شوند؛ با وجود اين، اصول زيادي بدون تغيير باقي مانده‌اند. كارايي هر يك از اصول جنگ همواره مورد بحث بوده است. هيچ يك از اين اصول، مانند بعضي قوانين فيزيك در برخورد با شرايط معيّن به نتايج مشخصي منتهي نمي‌شوند و ثابت و غير قابل تغيير نيستند. همچنين اين اصول قواعد واجب الاجرايي نيستند. بديهي است كه تمام اين اصول مناسب هر وضعيتي نيست و بعضي حتي مقاير به نظر مي‌رسند، با اين همه، اصول جنگ را مي‌توان به صورت يك فهرست كنترل و مقايسه عملي درآورد تا از آن براي كمك به قضاوت منطقي تدابير، نظريه‌ها و طرحهاي استراتژيكي استفاده شود. استفاده كنندگان بايد به سادگي درك كنند كه دو وضعيت كاملاً مشابه وجود ندارد و اصول جنگ را با چنين دركي و برحسب مورد به كار گيرند. در سالهاي متمادي تكنسينهاي نظامي، اصول را به طور عمده تفسير و از آنها استفاده مي‌كردند. متخصصان استراتژي بزرگ نيازمند به تفسير ويژه‌اي هستند كه اهداف و ابزارها را در سطح ملي به يكديگر ارتباط دهند و به مسايل بسياري توجه كنند. به اعتقاد نويسنده كتاب، فهم و درك اصول جنگ به عنوان چارچوبي متقن، بسيار مهم‌تر از پرداختن به مفاهيم استراتژيك و تيوري‌هاي مختلف است؛ چرا كه همين اصول هستند كه چارچوبي براي تيوري‌هاي موفق بوده‌اند و هر طرح استراتژيك زماني قرين موفقيت بوده كه در چارچوب اين اصول محك خورده باشد وگرنه محكوم به ناكامي خواهد بود. بنابراين فهم اين اصول مهم‌تر و مقدم بر هر تيوري در خصوص جنگ خواهد بود. كتاب حاضر با نگاهي به «جنگ و ابعاد آن» به اصول جنگ پرداخته است. كتاب حاضر از ميان فهرستهاي متداول، اصول زير را مورد بحث و مطالعه قرار داده است: 1. اصل هدف؛ 2. اصل آفند؛ 3. اصل سادگي؛ 4. اصل وحدت فرماندهي؛ 5. اصل تمركز قوا؛ 6. اصل صرفه‌جويي در قوا؛ 7. اصل مانور؛ 8. اصل غافلگيري؛ 9. اصل تامين.