ارتباط بين سبك‌هاي رهبري تحول‌گرا و عمل‌گرا با راهبردهاي مديريت تعارض مربيان ليگ‌هاي برتر فوتسال ايران

The relationship between transformational and transactional leadership styles with conflict management strategies among Iran futsal pro-leagues coaches

مديريت تعارض از مهارت هاي بين فردي رهبري است و استفاده از سبك‌هاي مناسب رهبري مي‌تواند منجر به مديريت اثربخش تعارضات شود. هدف اين تحقيق تعيين ارتباط بين سبك‌هاي رهبري تحول‌گرا و عمل‌گرا در چارچوب مدل باس (1985) با راهبردهاي مديريت تعارض مربيان ليگ‌هاي برتر فوتسال ايران بود. سبك رهبري مربيان از طريق پرسش‌‌نامه رهبري چندعاملي MLQ (1996) و راهبردهاي مديريت تعارض از طريق پرسش‌نامه OCCI (1991) اندازه‌گيري شد. جامعه آماري تحقيق شامل 360 بازيكن بود كه از بين آنان 197 نفر به صورت تصادفي به عنوان نمونه آماري انتخاب شدند. پرسش‌نامه‌هاي فوق پس از تعيين روايي و پايايي توزيع گرديد. به منظور تحليل داده‌ها روش آمار توصيفي و آمار استنباطي به كار گرفته شد. در بخش آمار استنباطي، براي تعيين رابطه بين سبك‌هاي رهبري و راهبردهاي مديريت تعارض از ضريب همبستگي پيرسون استفاده شد. يافته‌ها نشان داد سبك رهبري تحول‌گرا با راهبرد همكاري ارتباط مثبت‌ معني‌دار و با راهبردهاي مصالحه، اجتناب، سازش و رقابت ارتباط منفي‌معني‌داري داشت (01/0 P < ). سبك رهبري عمل‌گرا با راهبردهاي همكاري، مصالحه و رقابت ارتباط مثبت معني‌دار (01/0 P < ) و با راهبرد اجتناب (01/0 P < ) و سازش (05/0 P < ) ارتباط منفي معني‌داري داشت. سبك رهبري عدم مداخله با راهبردهاي همكاري و رقابت ارتباط منفي معني‌دار (05/0 P < ) و با راهبردهاي اجتناب و سازش ارتباط مثبت معني‌دار (01/0 P < ) داشت و با راهبرد مصالحه ارتباط معني‌داري نداشت. با توجه به اين واقعيت كه راهبرد همكاري نشانه استفاده سازنده، راهبردهاي اجتناب و رقابت نشانه استفاده غيرسازنده و راهبردهاي مصالحه و سازش نشانه استفاده مختلط از تعارض هستند، چنين استنباط مي‌شود كه سبك‌هاي رهبري تحول‌گرا و عمل‌گراي مربيان با مديريت موثر تعارضات ارتباط مثبت دارند كه در اين بين، ارتباط سبك رهبري تحول‌گرا قوي‌تر است.

Conflict Management is a leadership interpersonal skill. Using proper leadership styles can lead to effective conflict management. This research aims to study the relationship between transformational and transactional leadership in Bass model (1985) with conflict management strategies in Iran futsal pro-leagues coaches. Coaches leadership style and conflict management strategies were measured by MLQ (1996) and OCCI (1991) questionnaires. Statistical population involves 360 players that 197 persons were selected randomly. Above questionnaires were distributed after determination of validity and reliability. In order to data analysis, descriptive statistics and inferential statistics were employed. In order to determine the relationship between leadership styles and conflict management strategies, pearson correlation coefficient was used. Results show that there was a significant positive relationship between transformational leadership style and collaborating strategy and there was a negative significant relationship with compromising, avoiding, accommodating and competing (p < 0/01). There was a positive significant relationship between transactional leadership style with collaborating, compromising and competing strategies (p < 0/01), negative significant relationship with avoiding (p < 0/01) and accommodating (p < 0/05) strategies. There was a negative significant relationship between laissez-fair leadership with collaborating and competing strategies (p < 0/05), a positive significant relationship between laissez-fair leadership with avoiding and accommodating (p < 0/01), and non significant relationship with compromising. According to this fact that collaborating strategy is sign of effective strategies, avoiding and competing are signs of noneffective strategies and compromising and accommodating strategies show combined use of conflict; it was infered that coaches transformational and transactional leadership have positive relationship with effective conflict management at this case the relationship with transformational style was stronger.