مقايسه تاثير تدريس به شيوه آموزش مبتني بر حل مسيله با روش سخنراني، بر پيشرفت تحصيلي در درس تغذيه دانشجويان مامايي

Presenting the Course of Nutrition as Problem Based Learning through Lecturing and its Impact on the Educational Progression of Midwifery Students

مقدمه: روش حل مسيله، مهارت هاي يادگيري و فهم درس را در دانشجو زياد مي كند. هدف از انجام اين مطالعه، مقايسه ارايه درس تغذيه نظري به صورت معرفي بيمار با ارايه روش متداول سخنراني بوده است. مواد و روش ها: در اين مطالعه نيمه تجربي، 20 نفر از دانشجويان رشته مامايي دانشگاه علوم پزشكي ايلام كه داراي واحد تغذيه بودند، به روش سرشماري مورد بررسي قرار گرفتند. هشت جلسه ابتداي درس به شكل سخنراني و هشت جلسه انتهايي با روش حل مسيله ارايه گرديد. در انتهاي دو دوره ميزان غيبت، نمره امتحاني كسب شده، مدت زمان صرف شده براي مطالعه دروس امتحان و ميزان رضايتمندي مقايسه شدند. يافته هاي پژوهش: ميانگين نمره دانشجويان در دوره دوم مطالعه، به شكل معني داري بيشتر از دوره اول مطالعه بود.(P=0.04) ميانگين زمان مصرف شده براي مطالعه در دوره دوم بررسي به شكل معني داري كمتر از دوره اول مطالعه بود.(P=0.02) درصد رضايت از شيوه تدريس در نيمه دوم مطالعه بيشتر از نيمه اول بود.(P=0.01) در ميانگين روزهاي غيبت در دو دوره تفاوتي ديده نشد.(P=0.6) بحث و نتيجه گيري: روش ارايه درس تغذيه نظري به شكل آموزش مبتني بر حل مسيله مي تواند بر ميزان يادگيري و رضايتمندي دانشجو دركلاس درس بيفزايد.

Introduction: Problem based teaching help students develop their understanding and learning skills. The aim of this study was to compare the presentation of theoretical nu-triation course through PBL method with that of the contemporary method of lectur-ing. Materials & Methods: In this quasi experi-mental study, 20 midwifery students of the Ilam University of Medical Sciences who took the course of nutrition were entered into the survey through census method. The first 8 sessions of course was instructed thr-ough lecture and the second 8 sessions were presented through problem based learning method. At the end of two periods, mean level of score in exams, presence in classes, the mean time spent for studying the course and percent of satisfaction were compared. Findings: The mean score of exam was si-gnificantly higher in second period of study (p=0.04). However, the mean time spent for studying was significantly lower in second period of study. The mean score of satisfy-action was significantly higher in the seco-nd period of study. There was no difference in the mean days of absence on class between the two periods (P= 0.6). Discussion & Conclusion: The method of Problem Based Learning could be succe-ssful in increasing the level of learning and satisfaction among students.