امكان سنجي توسعه اكوتوريسم در سكونتگاه هاي روستايي شهرستان دره شهر

Feasibility of Ecotourism Development of Rural Communities of Darrehshahr

ايران به دليل دارا بودن پتانسيل هاي متنوع و گسترده همواره به عنوان يكي از كانون هاي گردشگري در قلمرو سرزميني مطرح بوده است. بدين سان، از ميان فرصت هاي گردشگري موجود در كشور، جاذبه هاي طبيعي و چشم اندازهاي بكر و آب و هواي مناسب، زمينه را براي توسعه اكوتوريسم، بيش از ديگر جنبه هاي گردشگري تقويت مي كند. در اين ميان شهرستان دره شهر واقع در استان ايلام به دليل موقعيت جغرافيايي، داراي پتانسيل هاي فراوان اكوتوريسم است كه تا كنون به دلايل متعدد، استفاده بهينه و پايدار از اين فرصت ها نشده است. هدف اين مقاله جلب توجه برنامه ريزان و سياست گذاران در زمينه توسعه صنعت گردشگري در شهرستان دره شهر جهت مديريت صحيح اين صنعت مي باشد. سوال اصلي اين پژوهش نيز بررسي مهم ترين نقاط قوت، ضعف، تهديد و فرصت براي نيل به ناحيه ويژه اكوتوريستي است. اين مطالعه بر اساس رويكرد برنامه ريزي از نوع راهبردي و مشاركتي اشت كه با روش توصيفي- تحليلي و استفاده از مدل SWOT انجام شده است. هم چنين جهت اولويت بندي راهبرد اصلي به دست آمده، از روش مكمل برنامه ريزي كاربردي كمي QSPM بهره گرفته شده است. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد كه علي رغم وجود پتانسيل هاي بالقوه گردشگري در منطقه، كمبود امكانات اقامتي و رفاهي مورد نياز گردشگران، موجب نارضايتي آنان شده و براي حل اين موضوع راهكارهايي نيز ارايه گرديده است كه مهم ترين آن ايجاد زيرساخت هاي جديد براي ورود گردشگران به منطقه مي باشد.

Iran taking into account its broad and varied potentials is being considered as one of the major tourism focal point. It is argued that, natural attractions, virgin landscapes, hospitable climate, all paved the ground for eco?tourism in Darrehshahr located in Ilam province taking into consideration its geographic location and possessing of ample eco?tourism potentials. However, due to many reasons, these opportunities have not been appropriately utilized. This study aims to propose some measures for an appropriate tourism management in Darrehshahr. It furtherer plan to identify, strengths, weaknesses, opportunities and threats in specific eco?tourism region. This study deals with strategic participatory planning using SWOT model. In order to prioritize principle strategy, complementary applied quantitative planning was used. This study suggests that despite of all of the tourism potentials, lack of tourism accommodations led to tourists, un-satisfaction. This in turn demands the proposition of some measures including the generation of the relevant infra structures for tourists.