اضطراب مرگ و ارتباط آن با كيفيت زندگي زنان مبتلا به سرطان

Death Anxiety and its Relationship with quality of life in Women with Cancer

زمينه و هدف: كيفيت زندگي بيماران مبتلا به سرطان تنها با بيماري و درمان آن تعيين نمي شود بلكه وابسته به ساير وضعيت هاي پزشكي، رواني و اجتماعي است. اضطراب مرگ با اختلال در بعد رواني مي تواند كيفيت زندگي اين گروه از بيماران را تحت تاثير قرار دهد. اين مطالعه با هدف تعيين ارتباط اضطراب مرگ با كيفيت زندگي زنان مبتلا به سرطان در بيمارستان كوثر قزوين سال1391 انجام شد. روش بررسي: در اين مطالعه مقطعي، 276 نفر از زنان با تشخيص قطعي سرطان شركت نمودند. براي گردآوري داده ها از يك پرسشنامه مشتمل بر سه بخش مشخصات دموگرافيك، پرسشنامه اضطراب مرگ Templer و كيفيت زندگي McGill استفاده شد. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از آزمون هاي آماري توصيفي و تحليلي شامل آزمون كولموگروف اسميرنوف، ضريب همبستگي اسپيرمن و رگرسيون خطي در نرم افزار آماري SPSS نسخه 20 انجام شد. يافته ها: ميانه امتياز اضطراب مرگ بيماران 48 (دامنه ميان چاركي: 8) و ميانگين امتياز كيفيت زندگي آنان 11/25 ± 07/103 بود. بين اضطراب مرگ با كيفيت زندگي (35/0- = rs) ارتباط معني داري وجود داشت (001/0 > p). همچنين بين اضطراب مرگ با بعد رواني كيفيت زندگي (38/0- = rs)، سن(13/0- = rs) و دفعات نماز خواندن (14/0- = rs ) همبستگي وجود داشت (001/0 > p). مدل رگرسيون خطي چند گانه نشان داد اضطراب مرگ، ميزان حمايت اجتماعي و سطح تحصيلات از پيش گويي كننده هاي كيفيت زندگي بيماران مبتلا به سرطان بوده اند. نتيجه گيري كلي: تدوين يك برنامه جامع مراقبتي در بيماران مبتلا به سرطان با توجه به عوامل تاثيرگذار بر كيفيت زندگي آن ها امكان پذير خواهد بود. كاهش اضطراب مرگ، افزايش حمايت اجتماعي و ارتقا سطح تحصيلات از جمله مواردي است كه مي تواند كيفيت زندگي زنان مبتلا به سرطان را بهبود بخشد.

Background & Aims: Quality of life of patients with cancer is not determined only with the disease and its treatment but it depends on other medical, psychological and social conditions. Death anxiety and psychological disorders can affect the quality of life for this group of patients. The aim of this study was to determine death anxiety and its relationship with quality of life in women with cancer admitted to Kosar Hospital of Qazvin city in 2013. Material & Methods: It was a cross-sectional study that was carried out among 276 women with cancer. Data was collected by questionnaire. It included three parts: demographic characteristics, Templer Death Anxiety Scale and the McGill Quality of Life Scale. Data analysis was performed by descriptive and inferential statistics (Kolmogorov - Smirnov, Spearman correlation test, linear regression) using SPSS-PC (v.20). Results: The median of death anxiety score and the mean score of quality of life were 48 (IQR: 8) and 103.07 ± 25.11 respectively. There was a significant relationship between death anxiety and quality of life (rs= -0.35). Also there was significant correlation between death anxiety and psychological quality of life (rs= -0.38), age (rs= -0.13) and frequency of praying (rs= -0.14). Multivariate linear regression showed that death anxiety, social support and education level are predictive factors of the quality of life in women with cancer. Conclusion: Developing a comprehensive care program for patients with cancer regarding the factors affecting their quality of life would be possible. Reducing death anxiety, increased social support and improved level of education can improve the quality of life of women with cancer.