نهادها و رشد اقتصادي

Institutions and Economic Growth

در اين مقاله به جاي تحليل آماري درباره اثر نهادها و رشد اقتصادي، به بررسي آراي چندين تن از نظريه پردازان نهادگرا پرداخته شد تا از خلال بررسي آراي آنها دلالت‌هايي براي رشد اقتصادي استخراج گردد. بررسي ها نشان داد جهت ارايه سياست‌هاي مناسب در جهت تسريع رشد اقتصادي بايد از بررسي هاي كمي صرف كه نشان‌دهنده اثر عناصر مختلف نهادي بر رشد اقتصادي است، فراتر رفت و به مواردي مانند عناصر نهادي تشكيل‌دهنده بازار، نحوه تغيير نهادي، اثرات نهادهاي سياسي و اجتماعي بر عملكرد اقتصادي توجه نمود. از سوي ديگر به نظر مي‌رسد از ميان راهكارهاي گوناگون دستيابي به رشد اقتصاد كه تا كنون ارايه شده اند، راهكار ارايه شده از سوي نورث و همكارانش مبني بر لزوم حركت به سوي نظم دموكراتيك در جهت دستيابي به رشد اقتصادي پايدار بهترين رويكرد باشد.

Instead of surveying the effects of institutions on economic growth through statistical analysis, this study tries to review them from the standpoint of institutional theorists with the aim of giving some explanations on economic growth. The study reveals that formulating appropriate policies to expedite economic growth, which is indeed resulted from the impacts of various institutional elements on economic growth, requires more than merely pure quantitative surveys. This means that to do so, the researchers should take into account the factors such as market-creating institutional components, institutional change know-how, and socio-political institutionsʹ impact on economic performance. On the other hand, apparently, from among the various solutions to forge economic growth, the one proposed by North and his colleagues, i.e. moving toward democratic order to reach economic growth is the best sustainable approach.