امكان سنجي استقلال اقليم كردستان عراق و تاثير آن بر امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران

The Feasibility Study of the Iraqi Kurdish Region Independence and its Impacts on Iran’s National Security

امنيت ملي هر كشوري تابعي از مجموعه تحولات داخلي و تحركات حادث در محيط امنيتي آن است. بعد از تشكيل حكومت فدرالي در اقليم كردستان، قدرت و نفوذ كردها در داخل عراق افزايش يافت. از سوي ديگر برخي كشورهاي فرامنطقهاي ازجمله رژيم صهيونيستي بانگاه راهبردي به موقعيت اقليم كردستان، حضور بيسابقهاي در اقليم پيدا كردند و از استقلال آن حمايت ميكنند. با اين توضيح امكانسنجي استقلال اقليم كردستان و تاثير آن بر امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران بهعنوان هدف اصلي اين پژوهش در نظر گرفتهشده و براي رسيدن به اين موضوع موانع و منابع حركت اقليم بهسوي استقلال بررسي و تاثير استقلال احتمالي اقليم بر امنيت ملي ايران با استفاده از نظريه «لنور جي مارتين» مشخصشده است. در اين تحقيق از روش توصيفي- تحليلي و گفتوگوي عميق با صاحبنظران استفادهشده است؛ به اين صورت كه ابتدا اطلاعات موردنياز از طريق منابع، اسناد، پرسشنامه و گفتوگوي عميق جمعآوري و سپس به شيوه تفسيري مورد تجزيهوتحليل قرارگرفته است. در جمعبندي موارد صورت گرفته محرز گرديد كه علايق شديد ناسيوناليستي، انگيزه نخبگان سياسي حاكم بر اقليم، در كنار حمايت برخي رقباي منطقهاي ايران، سه منبع اصلي حركت اقليم كردستان به سمت استقلال است؛ ولي حصر ژيوپليتيك و آسيبپذيري طبيعي اقليم كردستان به همراه مخالفت قدرتهاي نافذ منطقهاي (ايران و تركيه) اصليترين موانع استقلال اقليم كردستان هستند كه از استقلال اقليم در حال حاضر جلوگيري نموده است.

The national security of each country is the sum of the domestic developments and the dynamics of its security environment. By the establishment of a federal system of government in Iraq, the power and the influence of the Iraqi Kurds has been increased. Through a strategic view of the Kurdish region, some regional states, particularly the Zionist regime of Israel have unprecedented presence in Iraqi Kurdish region and support its independence. By focusing on the possibility of its independence and the effects which can have on IRI’s national security and by relying on Lenor G. Martin theory, this article analyses the impediments and the sources of Iraqi Kurdish region’s march toward independence. Using a descriptive-analytical method and deep interview with the experts, the required data are collected through books, documents, questionnaires and deep interviews. Such data have been used by analytical interpretation to explain the main question. The findings show that three factors of strong nationalistic tendencies, the ruled elite’s trends and the support of some regional rival states are the main sources of the Kurdish region march toward independence. Strategic besiege of the Kurdish region and its natural vulnerability, plus the disagreement of the influential regional powers (Iran and Turkey), however, are the main impediments for such march.