جايگاه بيگلربيگي در تقسيمات كشوري با تكيه بر عصر شاه عباس

Position of Biglar Baigi office in the Country Divisions of Shah Abbas era

چكيده شناخت دقيق مناصب جهت كسب درك درست از ساختار و سازمان اداري هر دوره از ضروريات است و بدون اين شناخت، داوري ها نمي تواند پايه علمي داشته باشد. اما اين كه تا چه اندازه اطلاعات ما از ساختار اداري حكومت صفوي صحيح و مستند بر داده‌هاي تاريخي است، پرسشي است كه بايد مورد بررسي و نقد قرار گيرد. بيشترين ميزان اطلاعات ما مستخرج از چند منبع مربوط به دوره پاياني اين سلسله است. اين كه تا چه اندازه اين داده ها را مي توانيم به تمام دوره تعميم دهيم پرسش ديگري است كه بايد مورد توجه قرار گيرد. در اين جا با محور قرار دادن دوره شاه عباس، كه دوره تثبيت قدرت مركزي و نهايتاً دوره شكوه اين خاندان است، به تجزيه و تحليل اطلاعات مندرج در سه منبع مهم مربوط به اين دوره يعني «تاريخ عباسي»، «عالم‌آراي عباسي» و «نقاوه الآثار» در خصوص منصب بيگلربيگي پرداخته و با مقايسه اين منابع با كتابهاي پيش از آن دوره، با اين پرسش روبرو مي‌شويم كه جايگاه بيگلربيگي در تقسيمات كشور چيست؟ اين مقاله با استفاده از منابع اين دوره تلاش دارد با روش تحليلي، اين فرضيه را به آزمون بگذارد كه از دوره شاه عباس اول است كه اين منصب به طور جدي به عنوان يك منصب ولايتي مطرح و به مرور زمان حدود وظايف آن مشخص و معين مي شود.

Abstract Have an exact recognition of administrative positions is so important and necessary to correct the understanding of the administrative structure and organization in each period. However, the important question which must be studied is that how much our knowledge about the administrative structure of govermment in the Safavid period, based on real historian informantion, is accurate. Most of our information is depended on some main resources from the period considered as the end of Safavid dynasty. The main concern here is that how much we can generalize that information to the rest of all Safavid government. In this article, we focus on Shah Abbas era, which is the period of thd consolidation of the central power, and finally leads to the crowning glory of the Safavid dynasty. This research analyzes three important sources of this period: "Alam Ara-e Abbasi", "Tarikh Abasi" and "Noghavat Asar". By comparing those resources with former ones, the position of Biglar Baigi in the administrative structure is discussed. Whith the use of this period resources, and analyzing them, this article tries to test the hypothesis that the Biglar Baigi office was established as a provincial office since Shah Abbas, and its duties were gradually clarified.