عنوان مقاله :
محور عمودي خيال در قصايد ناصرخسرو
عنوان فرعي :
Vertical Axis of Imagination in Nāsir Khusrawʹʹs Qasidas
پديد آورندگان :
محسني ، مرتضي 1345 نويسنده علوم انساني Mohseni, M , صراحتي جويباري، مهدي نويسنده دانشگاه مازندران, Sarahati Juybari , mahdi
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1393 شماره 184
كليدواژه :
vertical axis of imagination , انسجام , ساختمان قصيده , محور عمودي خيال , ناصرخسرو , COHESION , N?sir Khusraw , qasida , structure
چكيده فارسي :
قصيده در تمام ادوار شعر فارسي ساختاري يكنواخت و تقليدي داشته است و همين ويژگي نقش مهمي در ضعف محور عمودي اين قالب شعري داشته و باعث شده است تا تخيل شاعر همواره در يك جهت سير كند و زنجيرهاي از تصاوير تكراري و از پيش تعيين شده را تداعي نمايد. امّا شگردهاي ناصرخسرو (394-481 ه.ق.) براي بهكارگيري تصاوير در محور عمودي قصيده هنجارشكنانه است؛ طرحهايي كه او از ساختمان قصيده ارايه كرده متنوع و در عين حال بينظير است. در اين مقاله، مجموع قصايد ناصرخسرو با اشعار سه تن از معروفترين همعصرانش يعني عنصري (؟- 431 ه.ق.)، فرخي (؟- 429 ه.ق.) و منوچهري (؟- 432 ه.ق.)، از لحاظ ساختمان مورد مقايسه قرار ميگيرد و در نهايت ويژگيهايي مانند توصيف مفصّل، تمثيل، تشخيص، تكرار واژههاي محوري در طول قصيده و پيوستگي ابيات بهواسطه حروف ربط كه از مهمترين عوامل موثر در استحكام محور عمودي قصايد ناصرخسرو است و در شعر معاصران وي كمتر بهكار رفته، تبيين شده است. با توجه به گرايش شاعران مداح به مخاطب و گرايش ناصرخسرو به آرمان?هاي خود، ساختمان قصايد وي متاثر از عواطف و احساسات شخصي و مذهبي اوست. بر همين اساس، ناصرخسرو متناسب با عواطف شخصي، در محور عمودي ساختمان قصيده به نوآوري?هايي همچون شروعكردن قصيده با سوال از مخاطب و يا مورد خطاب قرار دادن او، حضور شاعر در پايان اكثر قصايد، فراواني قصايد فاقد تشبيب و شريطه و نيز استفاده از تخلّص شاعري در پايان قصايد دست زده است.
چكيده لاتين :
Throughout the history of Persian poetry, qasida has had an imitative and steady form. Such a characteristic has played a key role in the weakness of the vertical axis of this form of poetry and has always caused poetʹs imagination to move in a single direction. Furthermore, this form of poetry is frequently associated with a predetermined chain of images. But N?sir Khusrawʹs (1004-1088 CE) attempts in introducing changes into the vertical axis of qasida are innovative; the patterns he had presented for the structure of qasida are varied and unique. In this essay, all N?sir Khusraw ʹs qasidas are compared in terms of structure with those of his three contemporaries: Onsori (?-1040 CE), Farrokhi (?-1038 CE) and Manoochehri (?-1041 CE). Finally, the study focuses on certain characteristic features of N?sir Khusrawʹs qasidas such as lengthy description, allegory, personification, frequency of key words throughout the poem and the cohesion of verses by the conjunctions resulting in the stability of vertical axis of his poetry. Such features are less common in the contemporary poetry.
عنوان نشريه :
جستارهاي ادبي
عنوان نشريه :
جستارهاي ادبي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 184 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان