ارايه مدل علي راهبرد مقابله معنوي در بحران، مذهبي بودن والدين و دلبستگي ادراك شده دوران كودكي

Causal Model of spiritual Coping strategy in crisis, Parental Religiousness and Perceived Attachment Childhood

هدف پژوهش حاضر بررسي مدل‌هاي دلبستگي دوران كودكي به عنوان ميانجي‌گر ميزان مذهبي بودن هر والد و مقابله معنوي مي‌باشد. 870 دانشجو به صورت خوشه‌اي چند مرحله‌اي از بين دانشگاه‌هاي تهران مقياس‌هاي ادراك دلبستگي دوران كودكي (هزن و شاور، 1986)، ميزان مذهبي بودن والد (گرنكويست، 1998) و مقابله معنوي (R-cope؛ پارگامنت و همكاران، 2000)، را تكميل نمودند، جهت تحليل نتايج از روش مدل‌يابي معادلات ساختاري بهره گرفته شد. نتايج نشان داد ناايمني به پدر و مادر ارتباط بين ميزان مذهبي بودن والد و مقابله معنوي مثبت و منفي را ميانجي‌گري مي‌كند. همچنين ميزان مذهبي بودن پدر اثر مستقيم و غير مستقيمي (از طريق ايمن به پدر) بر مقابله مذهبي مثبت و همچنين ميزان مذهبي بودن مادر اثر مستقيمي بر مقابله معنوي منفي دارد، ولي دلبستگي ايمن به مادر نقش مستقيمي در پيش بيني مقابله معنوي نشان نداد. لذا نه تنها بررسي نقش ميزان مذهبي بودن والدين در فهم استفاده از راهبردهاي مذهبي فرد مهم مي‌باشد، بلكه تاريخچه دلبستگي در اين ارتباط نقش مهمي ايفا مي‌كند.

This study examined Perceived Attachment Childhood as mediators between parental religiousness and spiritual coping. Survey data from 870 students in Tehran universities completed questionnaires measuring childhood attachment (Hazan & Shaver, 1986), parental religiousness (Granqvist, 1998) and religious coping (R-cope; Pargament & et al, 2000), were analyzed using structural equation modeling. Results indicated that insecure attachment to parents mediated the relationship between parental religiousness with positive and negative religious coping. Result also showed paternal religiousness has direct and indirect (by secure attachment to father) effect on positive religious coping and also maternal religiousness has direct effect on negative religious coping. Therefore secure attachment to mother does not have direct effect on religious coping. These findings suggest not only that it is important to consider parental religiousness in understanding religious coping strategies in persons, but also that Perceived Attachment Childhood plays an important role in these relationships.