نقش فرهنگ سازماني در كارآفريني سازماني؛ مطالعه موردي

The role of organizational culture on entrepreneurship; a case study

بررسي فرهنگ سازمان به عنوان يك ابزار جمع آوري اطلاعات عمل مي كند و مديران را قادر مي سازد تا از اين طريق ضمن مقايسه بخش ها و گروه هاي كاري، به اولويت بندي مسايل پرداخته و ادراكات و انتظارات كاركنان را شناسايي نمايند تا بدين وسيله بتوانند شكاف بين وضع موجود و مطلوب را بهبود بخشند و به تقويت كارآفريني سازماني و افزايش زمينه خلاقيت و نوآوري اقدام نمايند. هدف از نگارش اين مقاله بررسي تاثير فرهنگ سازماني بر مولفه هاي كارآفريني سازماني در پژوهشگاه صنعت نفت مي باشد. جامعه مورد پژوهش شامل تمام كارمندان ستادي پژوهشگاه صنعت نفت به تعداد 200 نفر مي باشد كه با روش نمونه گيري تصادفي ساده تعداد 127 نفر با استفاده از جدول مورگان انتخاب گرديدند. به منظور گردآوري داده ها از دو پرسش نامه كارآفريني سازماني مارگاريت هيل و پرسش نامه فرهنگ سازماني استاندارد كمرون و كويين استفاده شد. نتايج پژوهش حاكي از اين است كه بين متغير فرهنگ سازماني و مولفه هاي فرهنگ گروهي، فرهنگ ادهوكراسي، فرهنگ بازار با كارآفريني سازماني رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.

The study of organizational culture acts as a data collection tool that enables managers to prioritize issues, and identify the perceptions and expectations of employees, comparing the sectors and working groups, so as to improve the gap between status quo and a desired one. This paper aims to examine the impact of organizational culture on the entrepreneurship component in RIPI. The study population included all of 200 employees, 127 of which were selected using random sampling. For data collection, two standard questionnaires of Marguerite Hill regarding organizational entrepreneurship and Cameron and Quinn’s organizational culture questionnaire were used. The results of the study indicate that there is a significant positive relationship between variable of organizational culture and components of group culture, adhocracy culture, market culture and organizational entrepreneurship.