عنوان مقاله :
سخن سردبير شماره 92
عنوان فرعي :
sokhan sardabir no.92
پديد آورندگان :
قرشي ، منوچهر نويسنده ghorashi, manouchehr
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1393 شماره 92
كليدواژه :
سخن سردبير شماره 92
چكيده فارسي :
سخن سردبير
اشتوكلين: چهرهاي ماندگار در زمينشناسي ايران
به شما به ويژه جوانان جوياي نام در رشته زمين شناسي توصيه ميكنم كتاب "سرزمين پارس" نوشته زنده ياد يوان اشتوكلين (2008- 1921) زمينشناس نام آشنا در فرهنگ زمينشناسي ايران را كه خاطرات بيش از 25 سال كار مثال زدني او در اين كشور ميباشد حتماً مطالعه نماييد.
در فرهنگ نام آوران خارجي در زمينشناسي ايران، نامهايي چون گانسر، هوبر، روتنر، استپانوف، جيمز و وايند، هوكريده، ريبن و ... به چشم ميخورد كه هر كدام به گونهاي به زمينشناسي ايران خدماتي انجام دادهاند ولي هيچكدام از آنان تداوم خدمتي در حد و اندازههاي اشتوكلين را تجربه نكردهاند. آنگونه كه در خاطرات حضورش در ايران آورده از سال 1950 تا 1975 در ايران بوده كه ابتدا به عنوان كارشناس سازمان ملل به شركت نفت آن زمان معرفي و مشغول به كار شد.
شرح مسافرتهاي پژوهشي- اكتشافياش با هدف يافتن ميدانهاي نفتي در نقاط مختلف خاور ايران از جمله بلوچستان، كوير لوت و خاور دور كشورمان واقعاً خواندني، عبرت آنگيز و آموزنده است. بخوانيد و ببينيد در چه شرايط و چه امكاناتي كاركرد و چقدر لذت بخش آنها را توصيف كردهاست به عنوان مثال در صفحه 116 كتاب آورده" من و مشتاقيان با مشقت سوار زينها شديم و به پيش بسم الله .. در راس كاروان سيدهاشم پيش ميرفت در پشت او" بر فراز شتر" من بودم، مغرور مثل يك شاه بر فراز اريكه شاهي، آن بالا روي شتر نشسته بودم كه واقعاً يك كشتي جنگي را مي ماند و ... " آيا شترسواري آنهم در منطقهاي مانند بلوچستان آن زمان را ميتوان با اريكه شاهي همسنگ دانست؟ آيا اين چيزي غير از يك عزم آهنين و انگيزه استثنايي و علاقه مثال زدني به حرفهاي مانند زمينشناسي ميتواند باشد كه در آدمهايي چون اشتوكلين نمودار ميشد.
در سال 1961 به كمك و بودجه مخصوص سازمان ملل، سازمان زمينشناسي تاسيس شده و اشتوكلين به موجب حكمي ماموريت يافته تا به اتفاق ديويد اندروز و كارشناسان ايراني (مرحوم خادم، نبوي و صميمي) زيرساختهاي يك سازمان زمينشناسي استاندارد كه تا آن زمان در فرهنگ نامهها به عنوان" معرفت الارض" با شرحي در حد چهار، پنج كلمه معرفي شده بود كه نه تعريف زمينشناسي از آنها در ميآيد و نه اين كه كسي از تحصيل در اين رشته و ويژگيهاي آن خبر داشت را پي ريزي نمايد و حاصلش آن شده كه امروزه مي بينيم. به زير پوشش رفتن سطح كلي مملكت توسط نقشههاي 1:250000 (146 برگ) و 1:100000 (625 برگ) و بسياري كارهاي اكتشافي و موضوعي كه در سايت سازمان ذخيره شدهاند. با توصيف بالا بد نيست با نگاه گذرايي انگيزه آمدنش به ايران را مرور كنيم:
" در يكي از روزهاي زيباي ماه اكتبر سال 1949 اتفاق بسيار عجيبي در زندگي من روي داد. در حين گردش در منطقه اشتانين فور اشتاپ در شهر بازل با فرانسوا بانويي كه در زمان اقامتم در ژنو با او آشنايي داشتم، روبرو شدم. او را براي نوشيدن قهوه به كافه "تروبيك" دعوت كردم ..." و در ادامه تا آنجا ميرسد كه ميگويد:
او نگاهي به نقشهروي ميز انداخت ناگهان با لحن شوخي از من پرسيد: اگر تو جاي انتخاب داشتي كجا مي رفتي؟ شايد در آن لحظه روياي واقعي از آينده داشتم زيرا قاشق چاي خوري را برداشته و با دسته آن همين طوري به بلوچستان در ايران اشاره كردم و گفتم من حاضر بودم براي نمونه در همين نقطه سوار بر شتري شده و از ميان بلوچستان به سمت تهران بروم" و همين كار را هم كرد.
راستي بلوچستان (آنهم بلوچستان 50-60 سال پيش) چه جذابيتي داشت كه اشتوكلين را تا اندازه تحريك ميكرد كه زندگي در بلوچستان را بر كشوري چون سوييس ترجيح دهد؟ و شتر سواري را بر مرسدس بنز سواري رجحان دهد؟ جواب را از قول يكي از شاگردانش بشنويد كه:
اشتوكلين فرهنگ كار (زمينشناسي) را در سازمان زمينشناسي بنا نهاد و آيندگان نيز از شيوه كار ايشان بهره وافر گرفتند. آموختيم چگونه در شرايط سخت زندگي كنيم. با حداقل امكانات رفاهي در اقصي نقاط كشور بسازيم و خدمت كنيم و به نوآوري يافتههاي خود بيانديشيم. روانش شاد، يادش گرامي باد.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 92 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان