عنوان مقاله :
كنكاشي بر جابهجايي آبراهه ها در بخش هايي از گستره گسل درونه
عنوان فرعي :
Investigation on Stream Displacements Along Parts of the Doruneh Fault
پديد آورندگان :
اميني، حميده نويسنده دانشجوي دكترا، پژوهشكده زلزله شناسي، پژوهشگاه بينالمللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله، تهران، ايران Amini, H , فتاحي، مرتضي نويسنده دانشيار، گروه فيزيك زمين، موسسه ژيوفيزيك، دانشگاه تهران، تهران، ايران Fattahi, M , قاسمي، محمدرضا نويسنده دانشيار، پژوهشكده علوم زمين، سازمان زمين شناسي و اكتشافات معدني كشور، تهران، ايران Ghassemi, M. R
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1393 شماره 92
كليدواژه :
لومينسانس تحريك شده با نور (OSL) , Doruneh fault , DISPLACEMENT , Slip rate , گسل درونه , OSL , نرخ لغزش , جابهجايي
چكيده فارسي :
گسل درونه دومين گسل طولاني ايران (پس از گسل معكوس اصلي زاگرس) است. طول تقريبي اين گسل حدود 700 كيلومتر است كه از مرز ايران و افغانستان در خاور ايران تا نزديك مركز ايران امتداد دارد. با وجود درازاي زياد، قرارگيري در پهنه برخورد دو صفحه عربستان- اوراسيا و داشتن قابليت لرزه خيزي بالا (به سبب حضور جابهجايي هايي در ميان نهشته هاي جوان كواترنري)، تنها يك زمين لرزه تاريخي با بزرگاي حدود 7 و دو زمين لرزه دستگاهي با بزرگاي حدود 6 و بيش از آن به اين گسل نسبت داده شده است و بنابراين، تحليل خطر لرزه اي در گستره اين گسل ضروري به نظر مي رسد. پايه مطالعات اين نوشتار، استفاده از تصاوير ماهواره اي، عكس هاي هوايي، نقشه هاي توپوگرافي، نقشه هاي زمين شناسي و اطلاعات صحرايي منطقه شش تراز، براي شناسايي و برآورد ميزان جابهجايي هاي ايجادشده در آبراهه ها، واحدهاي زمين شناختي و برخي بادزن هاي آبرفتي در گستره گسل درونه است. با استناد به بررسيهاي انجام شده روي اين گسل، مي توان 3 شاخه اصلي شمالي، جنوبي و مياني، مطابق با موقعيت جغرافيايي، در گستره گسل درونه در نظر گرفت. با توجه به نتايج بهدست آمده از بررسي جابجايي هاي رخداده در گستره گسل درونه، و با در نظر گرفتن فراواني و مقادير جابهجايي هاي ديده شده در راستاي اين گسل كه احتمالاً طي رخداد زمين لرزه ها پديد آمده و سبب قطع شدگي رسوبات بادزن آبرفتي و آبراهه اي به سن كواترنر شده اند، شاخه جنوبي (شاخه اصلي)، بهويژه در حد فاصل ?50?58 تا?00?57 خاوري، نسبت به ديگر بخش هاي اين گسل، فعال تر و احتمالا" داراي نرخ لغزش بيشتري است. گرچه پيش تر برخي پژوهشگران و نويسندگان اين نوشتار، نرخ لغزش هايي براي جابهجايي هاي ايجاد شده در برخي از پديده هاي ديده شده، در بخش هايي از اين گسل پيشنهاد كرده اند؛ براي برآورد و مقايسه دقيق تر نرخ هاي لغزش، استفاده از روش هاي سن يابي و ژيودتيكي در ناحيه هاي يكسان و بخش هاي مختلف اين گسل پيشنهاد مي شود.
چكيده لاتين :
The Doruneh fault is the second longest fault systems in Iran. This fault is 700 km long and extended from the Afghanistan-Iran border to the central Iran desert. Despite of its length, and position in the convergence zone between the Arabian and Eurasian plates and its seismic potential, only one historical earthquake (M > 7) and two instrumental (M > 6) earthquakes are recorded on this fault. Therefore, study of this fault is very important for evaluation of its seismic hazard. In our study, we used the Landsat images, aerial photographs, topography maps, geological maps and field work data to identify and estimate the amount of displacements of rivers, rock units, and some alluvial fans along this fault. Three branches of the Doruneh fault investigated in this study, named as the north, middle and south branches according to their geographical locations. This study demonstrates that both of the maximum and minimum fault displacements have occurred on the southern branch. Furthermore, the amount of displacements of the rivers, which have cut the alluvial fans during the Quaternary period, suggests that this branch, particularly between 57?00? and 58?50?E, is more active than the other branches. Although, several slip rates were previously determined using different methods for some parts of this fault by the authors and other researchers, we suggest further dating and geodetic methods in the same regions and other part of the fault to estimate and compare the slip rate of different branches of this important fault.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 92 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان