عنوان مقاله :
موانع حكم پذيري حقيقت هستي
عنوان فرعي :
Obstacles for Truth of Existence to Accept Propositions
پديد آورندگان :
عشاقي ، حسين نويسنده استاديار پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1393 شماره 43
كليدواژه :
الحقيقه المطلقه , المعقولات الثانويه الفلسفيه , حقيقه الوجود , حكمناپذيري وجود , عدم خضوع الوجود للحكم , معقولات ثاني فلسفي , absolute reality , موضوع الفلسفه , existence’s not accepting propositions , موضوع فلسفه , reality of existence , واقعيت مطلق , secondary philosophical intellectual concepts , وحدت وجود , subject of philosophy , وحده الوجود , unity of existence , the propositions of existence , احكام الوجود , احكام وجود , حقيقت وجود
چكيده فارسي :
پيشتر در مقاله «حكمناپذيري وجود» با براهيني اثبات كرديم كه هستي (بهمعناي مطلق واقعيت)، حكمپذير نيست، و ممكن نيست كه حكمي داشته باشد؛ بنابراين نميتوان موضوع فلسفه اولي را هستي (بهمعناي مطلق واقعيت با تعابير گوناگونش) قرار داد. اينك در اين مقاله كه در امتداد و ادامه همان مقاله است. در تلاشيم تا موانعي را كه از حكمپذيري هستي و موضوع فلسفه شدن آن جلوگيري ميكنند، روشن سازيم. در مجموع چهار مانع را در اين مقاله بيان كردهايم كه عبارتاند از: 1. كثرتناپذيري وجود، 2. امتناع عروض بر حقيقت هستي، 3. امتناع عروض «واجب بالذات» و «ممتنع بالذات» بر هستي، 4. بيمرزي حقيقت هستي. هدف اين پژوهش پيشرو اين است كه با ارايه موانع حكمپذيري هستي (بهمعناي مطلق واقعيت) روشن سازيم كه موضوع فلسفه اولي، هستي (بهمعناي مطلق واقعيت با تعابير گوناگونش) نيست.
چكيده لاتين :
Previously in the article entitled “Existence Does not Accept Propositions” we proved with some arguments that existence (meaning the absolute reality) does not accept propositions, and it is not possible for it to have propositions. Thus, we may not consider existence (meaning the absolute reality with all its different perceptions) as the subject of prime philosophy. Now in the present article, which follows the previous one, we attempt to clarify the obstacles that prevent the existence from accepting propositions and becoming the subject of philosophy. Altogether, we have mentioned four obstacles in this article including a) non-plurality of existence; b) refusal of accidents in reality of existence; c) refusal of accident of ‘necessary by itself’ and ‘impossible by itself’; and d) and no demarcation for reality of existence. The present study aims at presenting the obstacles for existence to accept propositions in order to clarify that the subject of prime philosophy is not existence (meaning absolute reality with its different perceptions)
چكيده عربي :
لقد اثبتنا سابقا في المقاله المسمّاه «عدم خضوع الوجود للحكم» انّ الوجود (بصفته مطلق الحقيقه) لا يخضع للحكم ولا يمكن ان يكون له ايّ حكم وذلك عبر اقامه بعض البراهين علي ذلك؛ بنا ً علي هذا لا يمكن عدّ الوجود (بصفته مطلق الحقيقه وبمختلف تعابيره) موضوعا للفلسفه الاولي. ويهدف الباحث في هذه المقاله التي تمّ تدوينها علي اثر المقاله الاولي الي الكشف عن العوايق التي تحول دون خضوع الوجود للحكم وجعله موضوعا للفلسفه، حيث اشير الي اربعه عوايق بشكل عامّ وهي:
1. عدم خضوع الوجود للتكثّر
2. امتناع العروض علي حقيقه الوجود
3. امتناع عروض «الواجب بالذات» و «الممتنع بالذات» علي الوجود
4. اللّانهاييّه لحقيقه الوجود
والهدف من تدوين هذه المقاله هو ان نبيّن انّ الوجود (بصفته مطلق الحقيقه وبمختلف تعابيره) لا يعدّ موضوعا للفلسفه الاولي وذلك عبر عرض للعوايق التي تحول دون خضوعه للحكم.
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 43 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان