تبيين نقش خلاقيت درگرايش به نوآوري سازمانيكاركنان دانشگاه بيرجند

The Role of Creativity in Employeeʹʹs Tendency to Organizational Innovation at Birjand University

چكيده پژوهش حاضر با هدف تبيين نقش خلاقيت در گرايش به نوآوري سازماني كاركنان دانشگاه بيرجند انجام شده ‌‌است. روش پژوهش توصيفي و همبستگي، از نوع مدل‌يابي معادله‌هاي ساختاري است. جامعه آماري پژوهش، كليه كاركنان ستادي/ پشتيباني و كاركنان دانشكده‌هاي دانشگاه بيرجند به تعداد 414 نفر بوده كه با استفاده از روش نمونه‌گيري طبقه‌اي با اختصاص متناسب و فرمول نمونه‌گيري كوكران، حجم نمونه 162 نفر تعيين شد. از پرسش‌نامه خلاقيت با پايايي (89/0=?) و گرايش به نوآوري سازماني با پايايي (91/0=?) براي جمع‌آوري داده‌ها استفاده شد. داده‌ها، براساس سوال‌ها و با استفاده از تحليل عاملي تاييدي، تحليل همبستگي، رگرسيون گام ‌به ‌گام، بررسي ميانگين متغيرها و مولفه‌هاي آنان و مدل‌يابي معادله‌هاي ساختاري تحليل شد. نتايج نشان داد، خلاقيت كاركنان در 5/39 درصد موارد نسبتاً مطلوب و در 5/60 درصد موارد نامطلوب و نوآوري سازماني نيز در 8/6 درصد آنان مطلوب، 1/69 درصد نسبتاً مطلوب و در 1/24 درصد موارد نامطلوب بود. تحليلهمبستگي نشان داد، خلاقيت با گرايش به نوآوري سازماني و مولفه‌هاي آن رابطه مثبت و معناداري دارد. پيچيدگي، تشنه دانستن بودن و برخورد با واقعيت به عنوان مولفه‌هاي خلاقيت، با گرايش به نوآوري سازماني همبستگي چندگانه داشته و 38 درصد از تغييرات آن را پيش‌بيني مي‌نمايند. مدل‌يابي معادله‌هاي ساختاري نيز نشان ‌داد،خلاقيت با مقدار ضريب مسير (77/0=?) بر گرايش به نوآوري سازماني تاثيرگذار بوده است.

Abstract This study aimed at investigating the role of creativity on employeeʹs tendency to organizational innovation at Birjand University. Research method was Descriptive and correlational with structural equation modeling type. The population of the study, all staff /support staff of the University of Birjand included 414 people. Using stratified sampling with proportional allocation formula of Cochran sampling, the sample size was set as 162. Creativity questionnaire with reliability of 0/89 and tendency to organizational innovation questionnaire with reliability of 0/91 are used for data collection. Data was analyzed based on questions and using confirmatory factor analysis, correlation analysis, stepwise regression, and the mean of the variables and their components and structural equation modeling. Results showed that employeeʹs creativity in %39.5 of cases almost desirable and 60/5 percent was unfavorable. Tendency to organizational innovation was in the 6/8 percent of cases favorable, 69/1 percent almost desirable, and in 24/1 percent were unfavorable. Correlation analysis also showed that creativity and tendency to organizational innovation with its components had a positive and significant relationship. Complexity, desire to know, and dealing with reality, as components of creativity, had multiple correlation with tendency to organizational innovation and %38 of their changes are anticipated. Structural equation modeling showed creativity with the path coefficient (?=0/77) influencing on tendency to organizational innovation.