مقايسه تاب آوري، سلامت عمومي، پرخاشگري و عملكرد تحصيلي دانش آموزان دختر دبيرستاني خانواده هاي طلاق و عادي شهر اهواز با كنترل وضعيت اجتماعي - اقتصادي

The Comparison of Resiliency, Mental Health, Aggression and Academic Performance of Female Students of Divorced and Non-Divorced Families

هدف پژوهش حاضر مقايسه تاب?آوري، سلامت عمومي، پرخاشگري و عملكرد تحصيلي دانش?آموزان دختر دبيرستاني خانواده?هاي طلاق و عادي شهر اهواز با كنترل وضعيت اجتماعي-اقتصادي بود. جامعه آماري اين مطالعه را تمام دانش?آموزان دختر دبيرستاني خانواده?هاي طلاق و عادي شهر اهواز در سال تحصيلي 89-1388 تشكيل داده است. از اين جامعه آماري، نمونه‌ به تعداد 44 نفر، با روش نمونه‌گيري تصادفي چند مرحله‌اي، از فرزندان خانواده‌هاي طلاق انتخاب شد و همين تعداد نيز از فرزندان خانواده‌هاي عادي انتخاب شد. براي سنجش متغيرهاي مورد مطالعه از پرسشنامه‌ تاب?آوري كونور-ديويدسون، پرسشنامه سلامت عمومي، پرسشنامه پرخاشگري اهواز و معدل سال تحصيلي 89-1388 استفاده شد. نتايج تحليل كوواريانس چند متغيري نشان داد كه بين تاب?آوري دخترهاي خانواده?هاي طلاق و دخترهاي خانواده?هاي عادي تفاوت معني?داري وجود دارد. سلامت عمومي دخترهاي خانواده?هاي? طلاق پايين?تر از خانواده?هاي عادي بود. همچنين، در خرده مقياس?هاي سلامت عمومي نيز علايم جسماني و افسردگي دخترهاي خانواده?هاي طلاق بالاتر از دخترهاي خانواده‌هاي عادي بود. كاركرد اجتماعي دخترهاي خانواده?هاي طلاق نيز پايين?تر از خانواده??هاي عادي بود ولي علايم اضطرابي دخترهاي خانواده?هاي طلاق بالاتر از خانواده?هاي عادي نبود. به علاوه، پرخاشگري دخترهاي خانواده?هاي طلاق بالاتر از دخترهاي خانواده?هاي عادي بود. در خرده مقياس?هاي پرخاشگري خشم و عصبيت و تهاجم و توهين دخترهاي خانواده?هاي طلاق بالاتر از خانواده?هاي عادي بود ولي لجاجت و كينه?توزي دخترهاي خانواده?هاي طلاق بالاتر از خانواده?هاي عادي نبود. بالاخره، عملكرد تحصيلي دخترهاي خانواده?هاي طلاق پايين?تر از خانواده?هاي عادي بود.

The objective of the present study was comparing resiliency, mental health, aggression and academic performance of the female students of divorce and non-divorced families in Ahvaz, controlling for the socio-economic status. The population of this study consisted of female students of divorce and non-divorce families in Ahvaz. The samples of divorce and non-divorced groups consisted of 44 female high school students each, who were selected by multistage sampling method. The instruments used in this study were the Connor-Davidson Resilience Scale, General Health Questionnaire, Ahvaz Aggression Inventory and the grade point average of the school year of 1388-89. Also, the results of MANCOVA revealed that there was a significant difference between resiliency of the students from divorced and non-divorced families. The mental health of the students from divorced families was less than that of non-divorced families. Also, depression and physical symptoms of the students from divorced families were higher than the intact families. Social performance of students from divorced families was less than that of non-divorced group, but the anxiety of the divorced group was not more than that of non-divorced one. In addition, the aggression of the students from divorced families was more than that of non-divorced families. Also, anger-nervousness and attack-insulting factors of the divorced group were more than that of non-divorced one, but obstinacy-hatred factor of the divorced group was not more than that of non-divorced one. Finally, academic performance of the students from divorced background was less than the intact group.