مقايسه‌ي اثر بخشي روش‌هاي آموزش خود- دلسوزي شناختي و درمان متمركز بر هيجان بر بهبود سلامت جسماني و رواني دانش‌آموزان مبتلا به افسردگي

Comparison of effectiveness of cognitive self-compassion training and emotion-focused therapy on physical and mental health in depressed students

پژوهش حاضر با هدف بررسي مقايسه‌ي اثر بخشي روش‌هاي آموزش خود- دلسوزي شناختي و درمان متمركز بر هيجان بر سلامت جسماني و رواني دانش‌آموزان مبتلا به افسردگي انجام شده است. براي اين منظور تعداد 48 نفر از دانش‌آموزان افسرده مراجعه كننده به مراكز مشاوره آموزش و پرورش شهر نوشهر به تصادف انتخاب و در گروه‌هاي آموزش(خود-دلسوزي شناختي و درمان متمركز بر هيجان) و كنترل گمارده شدند. ابزار مورد استفاده مقياس‌هاي سلامت جسماني، رواني و پرسشنامه‌هاي افسردگي و خوددلسوزي بود. نتايج تحليل واريانس چند متغيره نشان داد آموزش خود-دلسوزي شناختي و درمان متمركز بر هيجان در مقايسه با گروه كنترل در بهبود سلامت رواني دانش‌آموزان افسرده موثر بود. همچنين آموزش خود - دلسوزي شناختي در مقايسه با درمان متمركز بر هيجان بر بهبود مولفه‌هاي خود-دلسوزي دانش‌آموزان افسرده موثرتر بود. نتايج بيانگر اين است كه آموزش خود-دلسوزي عامل تاثيرگذار مهمي براي سلامت رواني است.

The aim of the present research was to examine the effectiveness of cognitive self-compassion training and emotion-focused therapy on physical and mental health in depressed students. For this purpose, 48 depressed students at Counseling Centers in Nowshahr schools were selected randomly and assigned to two experimental (cognitive self-compassion training and emotion-focused therapy) and control groups. The instrument used was physical and mental health scales, Self-compassion and Depression Questionnaires. The results of multivariate analysis of variance showed that cognitive self compassion training and emotion-focused therapycompared with the control group were effected on mental health in depressed students. Also cognitive self-compassion training was more effective than emotion-focused therapy and control group in improvement of Component of self-compassion. The findings suggest that self-compassion training is a significaut factor in determining mental health.