عوامل تغذيه اي مرتبط با خطر سرطان سلول‌هاي سنگفرشي مري در استان كردستان

Association between types of food consumed and the risk of esophageal squamous cell carcinoma in Kurdistan Province

زمينه و هدف: مطالعه حاضر به منظور بررسی رابطه عوامل تغذيه­ای با سرطان سلول­های سنگفرشی مری squamous-cell) carcinoma)  در استان كردستان انجام شد. روش ­كار: در اين مطالعه مورد- شاهدی، 47 بيمار مبتلا به سرطان سلول­های سنگفرشی مری (مورد) و 96 بيمار فاقد سرطان مری (شاهد) شركت كردند. اطلاعات تغذيه­ای از طريق يك پرسشنامه معتبر نيمه كمي  مورد ارزيابی قرار گرفت.  برای تخمين  نسبت برتری (Odds Ratio) و فاصله اطمينان 95 درصد از رگرسيون لجستيك استفاده شد. نتايج: ميانگين نمای توده بدنی (3/25 در برابر 4/20) و سطح تحصيلات در گروه شاهد بالاتر بود. حال آنكه سابقه علائم رفلاكس و مصرف سيگار در گروه مورد بالاتر بود. در سهك (Tertile) سوم مصرف ميوه­ها اثر محافظتی عليه سرطان سلول­های سنگفرشی مری مشاهده شد ( نسبت برتری 13/0 با فاصله اطمينان 95 درصد: 04/0 تا 45/0 و 001/0=p). در گروه ميوه­ها، برای موز، كيوی و پرتغال ارتباط معكوسی مشاهده شد (pروند به ترتيب 03/0 ،02/0 و 01/0). اثر مصرف سبزي­ها روی سرطان سلول­های سنگفرشی مری معني­دار نبود، ( نسبت برتری 66/0 با فاصله اطمينان 95درصد : 23/0 تا 87/1) گرچه در سهك سوم مصرف سبزي­ها كاهش خطر اين نوع سرطان مشاهده شد. در مورد بقيه مواد غذايی رابطه معني­داری مشاهده نشد. نتيجه گيری: نتايج مطالعه حاضر ارتباط معكوس منحصراً بين مصرف ميوه­ها و سرطان سلول­های سنگفرشی مری را نشان داد.

Background and Aim: To examine the association of diet and the risk of esophageal squamous cell carcinoma (SCC) in Kurdistan province. Materials and Methods: This was a case-control study including 47 patients with esophageal SCC and 96 healthy controls. Dietary intake was assessed using a valid semi-quantitative food frequency questionnaire. Logistic regression analysis was run to estimate odds ratios and 95% confidence intervals. Results: The controls had a significantly higher mean body mass index (25.3 vs. 20.4) and a higher level of education than the case group, while the latter had significantly higher records of tobacco consumption and symptomatic gastresophageal reflux. An independent protective effect was observed for the highest tertile of total fruit consumption (OR: 0.13, CI: 0.04-0.45, p-value=0.001). Within the fruits group, a significant inverse association was observed for bananas, kiwis and oranges (P for trends: 0.03, 0.02 and 0.01, respectively). The effect of total vegetable intake on esophageal SCC was not significant (OR: 0.66, CI: 0.23-1.87), although a reduction in risk was observed in the highest tertile of intake. With regard to other food groups we did not find a statistically significant association. Conclusion: The results of the present study suggest an inverse association only between fruit consumption and esophageal SCC.