اشتغال زنان و ضرورت كنترل فشارهاي ناشي از كار خانگي

Employed Women and Strains of Domestic Works

غالباً خانه‌داري، اشتغال خاص زنان تلقي مي‌شود، حتي اگر آن‌ها در پايگاه‌هاي شغلي همطراز با شوهرانشان شاغل باشند. به همين دليل، مسيوليت‌هاي خانوادگي و به ويژه وجود فرزندان خردسال، كار آن‌ها در خارج از خانه را تحت تاثير قرار مي‌دهد و آن‌ها را وادار مي‌كند كه براي تثبيت هويت شغلي خود به فشارهاي ناشي از اضافه بار نقش و تداخل نقش‌ها تن در دهند و درعين حال بكوشند به هر قيمت، تعادل لرزان ميان تعهداتشان در برابر خانواده و كار را حفظ كنند. در شرايطي كه اين وضع اجتناب‌ناپذير است وجود كدام ويژگي‌هاي شغلي و خانوادگي مي‌تواند به زنان شاغل در مديريت نقش‌هاي چندگانه و كاهش فشار كمك كند؟ در پژوهش حاضر سعي شده با انجام يك بررسي پيمايشي در بين 311 زن شاغل داراي همسر در دو منطقه از شهر تهران به اين پرسش پاسخ داده شود . نتايج حاكي از آن است كه مشاركت همسر در كار خانه، تحصيلات وي، احساس برابري زوجين در تقسيم كار خانگي، ميزان رضايت زنان از شغل خود، انگيزه اشتغال، محتواي شغل، انعطاف شغلي ، سابقه كار و حجم ساعات كار هفتگي ، منابع مطلوبي براي زنان در جهت انطباق با فشار به شمار مي‌آيند.

This research investigates the relationships between employed mother’s work-family conflict with several family and Job variables. The aim of the study was to determine the relative contribution of each variables in explaining role conflict experienced by career women in 311 participants who were randomely selected among the population of families in city of Tehran. Results indicated the family factors related to role conflict dobe participation of husband in domestic duties and equal distribution it among wives and husbands. furthermore findings showed a significant correlation between Job factors and experienced conflicts, such as Job satisfaction, Job motivation, Job content and work flexibility.