پديد آورندگان :
بستاني، عبدالامير نويسنده , , يوسفي، اعظم السادات نويسنده دانشجوي كارشناسي ارشد گروه خاكشناسي دانشگاه شاهد ,
چكيده فارسي :
اين مطالعه با هدف بررسي تاثير مقادير مختلف هيدروژن پراكسيد و تيمارهاي مختلف آهن در پالايش خاك‌هاي آلوده به نفت با استفاده از روش شيميايي فنتون صورت پذيرفت. بدين منظور 10 نمونه خاك از اطراف پالايشگاه نفت تهران برداشته و پس از آماده‌سازي با دو سطح 10 و 20 درصد از نفت (كروزن) در سه تكرار آلوده شد. خاك‌‌ها پس از رسيدن به شرايط تعادل با استفاده از روش شيميايي فنتون و با اعمال مقادير (H1)006/0، (H2)009/0، (H3)012/0، (H4)018/0، (H5)059/0، (H6) 088/0 اكي‌والان از هيدروژن پراكسيد به 20 گرم نمونه تيمار شدند. همچنين بر اساس واكنش فنتون از آهن به‌مثابه كاتاليزور در سه حالت بدون افزودن آهن (F1)، سكوسترين [EDDHA-Na-Fe] به‌منزله منبع آهن آلي (F2)، و فروسولفات به‌منزله منبع آهن معدني (F3) استفاده شد. قالب آماري آزمايش به صورت فاكتوريل بر پايه طرح كاملاً تصادفي بود. نتايج تجزيه واريانس نشان داد اختلاف معناداري بين مقادير پراكسيد هيدروژن مصرفي، سطح آلودگي، نوع خاك، و منبع آهن با ميزان حذف نفت از خاك وجود دارد (P < 0.01). نتايج نشان داد در همه نمونه‌ها و سطوح پراكسيد هيدروژن، راندمان پالايش در تيمار 10 درصد آلودگي بيشتر از تيمار 20 درصد است (p?0.1). بالاترين راندمان پالايش در سطح آلودگي 10 درصد مربوط به تيمار H6F3 (72/90%) و در سطح آلودگي 20 درصد مربوط به تيمار H6F2 (24/87%) و كمترين راندمان پالايش در هر دو سطح آلودگي در تيمار H1F1 (براي تيمار 10% و 20% به‌ترتيب 96/54% و 91/41%) رخ داد. هبستگي منفي و معناداري بين درصد رس، كربنات كلسيم معادل، و pH با درصد پالايش در هر دو سطح 10 و 20 درصد آلودگي مشاهده شد. در حالي كه همبستگي بين درصد شن با ميزان پالايش مثبت به‌دست آمد.
چكيده لاتين :
The aim followed in this study was to investigate the effect of different levels of hydrogen peroxide and iron resources on the refinement of petroleum (Kerosene) contaminated soils, using Fenton reaction. Ten complex soil samples from around Tehran Oil Refinery were collected and after the necessary preparations they were contaminated with two levels of 10 and 20% of petroleum (Kerosene) in triplicate. Following reaching equilibrium conditions, soils (based on Fenton reaction) were treated with 0.006, (H1), 0.009, (H2), 0.012, (H3), 0.018, (H4), 0.059, (H5) and 0.088, (H6) eq of hydrogen peroxide. Three treatments of iron (as catalyst) including no iron fertilizer (control), (F1), Sequestrine [EDDHA-Na-Fe] as a source of organic iron (F2), and ferrous sulfate as a source of mineral iron (F3) were made use of. Experiments were conducted as factorials based upon a completely randomized design. The results indicated that there were significant differences observed among the number of eq of hydrogen peroxide taken up, pollution levels, soil samples and iron sources on petroleum removal efficiency from the soil (P?0.01). The results also indicated that at all the levels of hydrogen peroxide and different soil sample, the refining efficiency for 10% pollution was more than that for 20 percent treatment of the pollution. The maximum efficiencies of refining for 10% and 20% pollution levels were related to H6F3(90.72 percent), and H6F2 (87.24 percent) treatments respectively. The minimum efficiency of refining for both pollution levels was observed in H1F1 (for 10% and 20% pollution levels as 54.96 and 41.91 percent respectively). A negative significant correlation between the factors of: clay, CCE plus pH, vs. the refining efficiency was observed for both the 10 and 20% pollution levels. However, this correlation for sand factor was of a positive nature.
